کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نونهال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نونهال
لغتنامه دهخدا
نونهال . [ ن َ / نُو ن ِ ] (اِ مرکب ) درخت جوان . (ناظم الاطباء). نهال تازه . درخت تازه کاشته . (فرهنگ فارسی معین ). || نونهالان ؛کنایه از تازه جوانان و جوانان نورسیده ٔ اندک سال .
-
جستوجو در متن
-
درخال
لغتنامه دهخدا
درخال . [ دَ ] (اِ) شاخچه . شاخه ٔ کوچک . || درخت جوان . (ناظم الاطباء). فگنده و نونهال . (آنندراج ).
-
وصیفگان
لغتنامه دهخدا
وصیفگان . [ وَ ف َ / ف ِ ] (اِ) ج ِ وصیفه : بر جویهای او رده ٔ نونهال هاگوئی وصیفگانند استاده برقرار. فرخی .رجوع به وصیف و وصیفة شود.
-
ابوالفضل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) ناگری . شیخ ابوالفضل بن شیخ مبارک بن شیخ خضر از رجال دولت هندوستان و علمای آنجا در عهد اکبرشاه بابری (957 - 1011 هَ . ق .). اجداد او از مردم یمن (و شاید از ابناء) بودند. شیخ خضر جدّ وی به هندوستان آمده شیخ مبارک در ...