کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوفیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوفیدن
لغتنامه دهخدا
نوفیدن . [ دَ ] (مص ) غریدن . (برهان قاطع) (آنندراج ).بانگ برزدن . به آواز بلند بانگ کردن و نعره زدن و فریاد کردن . (ناظم الاطباء). صدا کردن عموماً. (برهان قاطع). بازگشت نمودن آواز. (ناظم الاطباء) : خروشی برآورد اسفندیاربنوفید از آواز او کوهسار. فردو...
-
جستوجو در متن
-
نوفان
لغتنامه دهخدا
نوفان . (نف ، ق ) در حال نوفیدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نوفیدن شود.
-
پارس
لغتنامه دهخدا
پارس . (اِ) آواز سگ . بانگ سگ . علالای سگ .عَوعَو. هفهف . عفعف . وَغواغ . وَعوع . وَکوَک . نوف .- پارس کردن ؛ عوعو کردن سگ . نوفیدن . بانگ کردن سگ به شب چون غریبی نزدیک شود.- امثال :سگ در خانه ٔ صاحبش پارس میکند ؛ یعنی هر کس در خانه ٔ خویش یا نزد ک...
-
نوفه
لغتنامه دهخدا
نوفه . [ ف َ ] (اِ) آواز بلند. (از لغت فرس ص 502) (اوبهی ). خرویله نیز گویند. (لغت فرس ص 502). شور و غوغا و صدا و آواز بلند. (برهان قاطع) (آنندراج ). غوغائی که از کثرت ازدحام مردمان یا جانوران خیزد. (ناظم الاطباء). نیز رجوع به نوف و نوفیدن شود : با ن...