کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نورالدین محله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نورالدین محله
لغتنامه دهخدا
نورالدین محله . [ رُدْ دی م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلیجان شهرستان تنکابن ، در 11 هزارگزی غرب تنکابن و 2 هزارگزی جنوب جاده ٔ تنکابن به رامسر، در جلگه ٔ مرطوب معتدل هوائی واقع است و 125 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه چالگ رود، محصولش برن...
-
واژههای مشابه
-
نورالدین خفری
لغتنامه دهخدا
نورالدین خفری . [ رُدْ دی ن ِ خ َ ] (اِخ ) از حافظان و فقهای قرن هشتم هجری است که در شیراز درگذشته است . رجوع به شدالازار ص 168 شود.
-
نورالدین آباد
لغتنامه دهخدا
نورالدین آباد. [ رُدْ دی ] (اِخ ) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام ، در 2 هزارگزی مشرق دره شهر و 2 هزارگزی جنوب راه دره شهر به هندمینی ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 101 تن سکنه دارد. آبش از نهر دره شهر، محصولش غلات و برنج و حبوبات و لبنیات ، شغل...
-
نورالدین زاده
لغتنامه دهخدا
نورالدین زاده . [ رُدْ دی دَ ] (اِخ ) مصلح الدین مصطفی (متوفی در 981هَ . ق .). او راست : تفسیر قرآن . (یادداشت مؤلف ).
-
جهانگیر نورالدین
لغتنامه دهخدا
جهانگیر نورالدین . [ ج َ رُدْ دی ] (اِخ ) یکی از امپراطوران مغول هند است که بسال 1014 هَ . ق ./ 1605م . بحکومت رسید. رجوع به ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 297 شود.
-
قاضی نورالدین
لغتنامه دهخدا
قاضی نورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) محمد (مولانا...) ولد مولانا نظام الدین عبدالقادر طبسی است . وی در علوم شرعی و نوشتن سلوک و سجلات و تمسکات وقوف تمام دارد و منصب قضاء کازرگاه چندی او را بوده و سه چهار سال نیز در دارالسطنه ٔ هرات به اتفاق سایر قضات ا...
-
خانقاه نورالدین
لغتنامه دهخدا
خانقاه نورالدین . [ ن َ / ن ِ هَِ رِدْ دی ] (اِخ ) نام خانقاهی بحلب و از ساخته های محمودبن زنگی بوده است . ابوذر میگوید: «به گمانم این خانقاه بسال 553 هَ . ق . نشأت گرفته است ». فعلاً از این خانقاه اثری نیست . (از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6 ص 146).
-
جستوجو در متن
-
صاری گز
لغتنامه دهخدا
صاری گز. [ گ ُ ] (اِخ ) صاری گوزل و یا صاری گورز. وی یکی از علما و دانشمندان عصر سلطان بایزیدخان ثانی و سلیم خان اول و لقب او نورالدین است . و قاضی عسکر آناطولی بود. در 919هَ . ق . معزول شد و در سال 927 درگذشته . وی به سمت واعظ و ناصح بنزد شاهزاده سل...
-
علی طبناوی
لغتنامه دهخدا
علی طبناوی . [ ع َ ی ِ طَب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن یوسف بن محمد هیثمی طبناوی قاهری مالکی اشعری . ملقب به نورالدین . منجم و متصوف و شاعر بود. وی در سال 800 هَ . ق . در محله ٔ ابی الهیثم در مصر متولد شد. آنگاه نزد برخی از امرا تقرب یافت و مدتی...
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاضی کمال الدین شهرزوری ، ملقب به محیی الدین و مکنی به ابوحامد. وی برای تحصیل علم به بغداد رفت و در خدمت شیخ ابومنصور رزاز فقه آموخت و از آنجا به شام رفت و به نیابت از پدر خود قاضی کمال الدین شهرزوری فقیه در دمشق و...
-
مغربی
لغتنامه دهخدا
مغربی . [ م َ رِ ] (اِخ ) (مولانا...) محمدبن عزالدین بن عادل بن یوسف تبریزی ملقب به «شیرین » از شاعران متصوفه ٔ ایران در قرن هشتم هجری است . سال ولادتش به تحقیق معلوم نیست ، اما سال وفات وی را به سال 809 نوشته اند. مولد او را روستای «امند» از بلوک «ر...
-
طغرل
لغتنامه دهخدا
طغرل . [ طُ رِ / رُ ] (اِخ ) ابن ارسلان ، السلطان الاعظم رکن الدنیا و الدین معز الاسلام و المسلمین ، ابوطالب طغرل بن ارسلان قسیم امیرالمؤمنین (طغرل ثالث ) (573 تا 590 هَ . ق .).کمال دولت و کامیاری و وفور حشمت و بختیاری سلطان ماضی طغرل سلجوقی از آن ز...