کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوبختی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوبختی
لغتنامه دهخدا
نوبختی . [ ن َ ب َ ] (اِخ ) ابوسهل . رجوع به ابوسهل بن نوبخت شود.
-
نوبختی
لغتنامه دهخدا
نوبختی . [ ن َ ب َ ] (اِخ ) حسن بن موسی بن حسن بن محمد نوبختی . رجوع به حسن نوبختی شود.
-
نوبختی
لغتنامه دهخدا
نوبختی . [ ن َ ب َ ] (اِخ ) علی بن احمدبن نوبخت ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی بن احمدبن نوبخت و رجوع به ابوالحسن علی شود.
-
نوبختی
لغتنامه دهخدا
نوبختی . [ ن َ ب َ ] (اِخ ) علی بن عباس ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی نوبختی شود.
-
نوبختی
لغتنامه دهخدا
نوبختی . [ ن َ ب َ ] (اِخ ) فضل بن ابوسهل بن نوبخت ، مکنی به ابوالعباس و معروف به فضل بن نوبخت . متکلم و منجم ایرانی است که در قرن دوم هجری می زیسته و در دولت هارون الرشید خزانه دار کتب فلسفی بوده است . بعضی کتب حکمت اشراق را از زبان پهلوی به عربی تر...
-
نوبختی
لغتنامه دهخدا
نوبختی . [ ن َ ب َ ] (اِخ ) موسی بن حسن بن محمدبن عباس بن اسماعیل بن ابوسهل بن نوبخت ، مکنی به ابوالحسن و معروف به ابن کبریاء. از منجمان قرن چهارم هجری است و کتاب الکافی فی احداث الازمنة از تصانیف اوست . (از ریحانة الادب ج 4 ص 243).
-
نوبختی
لغتنامه دهخدا
نوبختی . [ ن َ ب َ ](اِخ ) ابوسهل . رجوع به ابوسهل اسماعیل بن علی شود.
-
نوبختی
لغتنامه دهخدا
نوبختی .[ ن َ ب َ ] (اِخ ) ابراهیم بن اسحاق بن ابوسهل بن نوبخت ، مکنی به ابواسحاق . از اعاظم متکلمان امامیه ٔ قرن چهارم هجری است . او راست : الابتهاج فی اثبات اللذة العقلیة ﷲ تعالی ، و الیاقوت فی علم الکلام . کتاب اخیر از قدیم ترین تألیفات کلامیه ٔع...
-
واژههای مشابه
-
حسین نوبختی
لغتنامه دهخدا
حسین نوبختی . [ ح ُ س َ ن ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) ابن روح ابوبحر مکنی به ابوالقاسم . از متکلمان شیعی دوران مقتدر عباسی . او راست : کتاب التأدیب .وی خود را سومین نائب خاص امام دوازدهم شیعه محمدبن حسن عسکری که غایب شده بود میدانست و دربار عباسی او را بتهمت...
-
علی نوبختی
لغتنامه دهخدا
علی نوبختی . [ ع َ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن ابی سهل بن نوبخت . وی سرسلسله ٔ یک شعبه از خاندان نوبختی بود و او دو پسر داشت یکی به نام ابوسهل اسماعیل که متکلمی معروف بود و دیگری به نام ابوجعفر محمد که ممدوح ابن الرومی بود. و نیز دختری داشت که ...
-
علی نوبختی
لغتنامه دهخدا
علی نوبختی . [ ع َ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) ابن عباس بن اسماعیل بن ابی سهل بن نوبخت . مکنی به ابوالحسین . وی از شعبه ای از خاندان نوبختی بود. و از بزرگان کتاب اعیان و شعرای بغداد و از مردمان کریم و ادب پرور معاصر ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی است . در شعر...
-
خاندان نوبختی
لغتنامه دهخدا
خاندان نوبختی . [ دا ن ِ ن َ / نُو ب َ ] (اِخ ) نام یکی از خاندانهای مشهور ایرانی بوده است . رجوع به نوبختی شود.
-
حسن نوبختی
لغتنامه دهخدا
حسن نوبختی . [ ح َ س َ ن ِ ن َ / نُو ب َ ] (اِخ ) ابن حسین مکنی به ابومحمدخواهرزاده ٔ سهل بن اسماعیل نوبختی و شیعی بود و در 402 هَ . ق . درگذشت . وی «کون و فساد» ارسطو را مختصر کرده است ، و نام شش کتاب دیگر او در هدیة العارفین ج 1 ص 274 یاد شده است ....
-
حسن نوبختی
لغتنامه دهخدا
حسن نوبختی . [ ح َ س َ ن ِ ن َ / نُو ب َ ] (اِخ ) ابن موسی مکنی به ابومحمد بغدادی شیعی متکلم . پس از سال 300 هَ . ق . زنده بوده است . اوراست : «الاعتبار و التمییز و الانصار» و «التوحید کوچک » و «التوحید بزرگ » و «الرد علی ابی علی الجبائی » و «الرد عل...