کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوابغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوابغ
لغتنامه دهخدا
نوابغ. [ ن َ ب ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نابغة. رجوع به نابغة شود.
-
جستوجو در متن
-
کراج
لغتنامه دهخدا
کراج . [ ک َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای اصفهان . رجوع به کرارج و جغرافیای سیاسی کیهان ص 429 شود : و ابومسلم صاحب دعوت نابغه ای بود از بعضی نوابغ رستاهای اصفهان . مدعو به فاتق به جانب کراج . (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 70).
-
امین عمری
لغتنامه دهخدا
امین عمری . [ اَ ن ِ ع ُم َ ] (اِخ ) امین بن خیراﷲ. (1150 - 1203 هَ .ق .). از نوابغ عراق و شاعر و دارای تألیفات بسیار است . (از اعلام زرکلی چ 1 ص 129). و رجوع به همین کتاب شود.
-
اسکاروس
لغتنامه دهخدا
اسکاروس . [ اِ ] (اِخ ) توفیق افندی . مدیر بخش کتب اروپائی در دارالکتب المصریه . او راست : نوابغ الاقباط و مشاهیرهم . وی در این کتاب تراجم نوابغ قبطیان رادر قرن نوزدهم در سیاست و علم و دین و ادب گرد آورده ، جزء اول آن در مصر بسال 1910 م . بطبع رسیده ...
-
عائشة
لغتنامه دهخدا
عائشة. [ ءِ ش َ ] (اِخ ) بنت اسماعیل پاشابن محمد کاشف تیمور. یکی از شعراء و ادباء و از نوابغ مصر بود و به عربی و ترکی و فارسی شعرمیسرود. به سال 1256 هَ . ق . در قاهره متولد شد و به سال 1320 هَ . ق . درگذشت . او را آثار بسیاری است از جمله دیوان شعر او...
-
شارلو
لغتنامه دهخدا
شارلو. [ ل ُ ] (اِخ ) چارلی چاپلین ،هنرپیشه و کارگردان مشهور سینمای صامت و ناطق . وی بسال 1889 م . در شهر لندن متولد شد و دیرزمانی در ایالات متحده ٔ امریکا بسر برد و از نوابغ عالم سینما بشمار است . رجوع به چارلی چاپلین در ذیل لغت نامه شود.
-
متنخل
لغتنامه دهخدا
متنخل . [ م ُ ت َ ن َخ ْ خ ِ ] (اِخ ) مالک بن عویمربن عثمان هذلی . ملقب به ابواثیله ، شاعری است از نوابغ هذیل . صاحب اغانی قصیده ای را باو نسبت داده است که در رثاء پسرش اثیله گفته است . (از اعلام زرکلی ج 3ص 829). رجوع به البیان و التبیین ، ج 1 ص 30 ش...
-
نسیب ارسلان
لغتنامه دهخدا
نسیب ارسلان . [ ن َ اَ س َ ] (اِخ ) ابن حمودبن حسن . ادیب شاعر و نویسنده ٔ لبنانی و از نوابغ امرای ارسلانیه است . به سال 1284 هَ . ق . در بیروت تولد یافت و در 1346 هَ . ق . درگذشت . (از معجم المؤلفین ج 13 ص 85).
-
عثمان
لغتنامه دهخدا
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) (1180 - 1242 هَ. ق .) ابن سند النجدی الوائلی . معروف به ابن سند البصری ملقب به بدرالدین . مورخ ، ادیب و از نوابغ متأخران است . اصلش از عرب عنیزه بود. به نجد متولد و به بصره ساکن شد و به بغداد درگذشت . از کتب اوست : الغررفی وجو...
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف .[ س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن حبیب بن ابی عبیدة فِهْری قرشی . پادشاه اندلس و یکی از نوابغ و بزرگان فصاحت و بلاغت بود. پس از مرگ ثوابةبن سلامه در قرطبه میان قبیله ٔ مضر و یمانیان بر سر تعیین جانشین اختلاف افتاد تا سرانجام هر دو قبیله به انتخا...
-
قصیر لخمی
لغتنامه دهخدا
قصیر لخمی . [ ق َ رِ ل َ ] (اِخ ) ابن سعد. از نوابغ جاهلیت است . وی صاحب جذیمه ٔ وضاح است و سخنان او با جذیمه مشهور است در خبر جذیمه و زباء.او کسی است که زباء را بفریفت تا عمروبن عدی توانست وی را بکشد. رجوع به امثال المیدانی ج 1 ص 157 و الاعلام زرکلی...
-
نابغة
لغتنامه دهخدا
نابغة. [ ب ِ غ َ ] (ع ص ) مرد بزرگ شأن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد بزرگ مرتبه . (ناظم الاطباء). مرد عظیم الشان . (المنجد) (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). || مُجید. فصیح . (المنجد). شاعر غراء. (آنندراج ). شاعری که از شعر ارثی نداشته باشد و شعر ...
-
امیرنسیب ارسلان
لغتنامه دهخدا
امیرنسیب ارسلان . [ اَ ن َ اَ س َ ] نسیب بن حمودبن حسن بن یونس ارسلان . (اِخ ) (1284 - 1346 هَ .ق ./ 1867 - 1927 م .). از نوابغ امرای ارسلانیان و متفکر و شاعر و ترقی خواه بود. افکار و مقالات او در جریده ٔ «مفید» (بیروت ) منتشر شد. (از اعلام زرکلی چ 1...
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ )ابن علی بن حمدبن حمید غزی زغاری . متولد 706 هَ . ق .او راست : دیوان شعر و «قریض القرین » و در آن به جنگ «نوابغ و روائع» تألیف ابن شهید رفته است . مدتی دردیوان دمشق کار کرد و معارضاتی با ابن نباته دارد ودر رجب 753 هَ . ق . درگ...