کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نه هارتی و نه پارتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نه هارتی و نه پارتی
لغتنامه دهخدا
نه هارتی و نه پارتی . [ ن َ ی ُ ن َ ] (ق مرکب ) در تداول ، بی مقدمه . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
پارتی بازی
لغتنامه دهخدا
پارتی بازی . (حامص مرکب ) (از پارتی کلمه ٔ فرانسوی و بازی فارسی ) تعصب و دسته بندی پیش بردن قصدی را.
-
هارتی
لغتنامه دهخدا
هارتی . (اِخ ) ژرژلویی . عالم کشاورزی آلمان که به سال 1764 م . در گلادنباخ نزدیک ماربورگ متولد شد و در سال 1837 در برلن درگذشت . آثار عمده اش عبارتند از: دستور نگهداری جنگلها (1781) و آزمایش های طبیعی درباره ٔ بازده بین نیروی مولد حرارت و وزن چوب جنگ...
-
پارتی نیوم
لغتنامه دهخدا
پارتی نیوم . (فرانسوی ، اِ) فلزی مخلوط از آلومینیوم و تونگستن و مانیزیوم که بعلت سبکی و صلابت در ساختمان اتومبیل بکار رود.
-
گاردن پارتی
لغتنامه دهخدا
گاردن پارتی . [ دِ ] (انگلیسی ، اِ مرکب ) جشن عمومی . بساط تفریح که در پارکها و باغهای بزرگ بر پا دارند.
-
پارتی نیک
لغتنامه دهخدا
پارتی نیک . [ ک ُ ] (اِخ ) شهری به صقلیه از ایالت پالرم بر ساحل بحر، دارای 21600 تن سکنه و کارخانه های ابریشم بافی است .
-
هارتی
لغتنامه دهخدا
هارتی . (اِخ ) هربرت (هامیلتون ) (1879-1941 م .). آهنگساز و رهبر ارکستر ایرلندی «هاله ارکستر» در طی سالهای 1920-1933 م . و مصنف سمفونی به نام ایرلند ویک ویولون کنسرتو، کانتات و مقدار زیادی آواز و... و همچنین پیانیست و ارگ نواز بود و نیز چند قطعه معرو...
-
میان بالا
لغتنامه دهخدا
میان بالا. [ یام ْ ] (ص مرکب ) مرد متوسطقامت . (آنندراج ). نه بلند و نه کوتاه . (ناظم الاطباء). میانه بالا. میانه قد. آنکه قدش نه بلند باشد نه کوتاه . متوسطقامت . (از یادداشت مؤلف ). نه بلند و نه کوتاه . (ناظم الاطباء). ربعه . که قدی متوسط نه بلند و...
-
میانه سال
لغتنامه دهخدا
میانه سال . [ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) دوموی . نیم عمر. (زمخشری ). میانه سن . میانه عمر. نه جوان و نه پیر. (ناظم الاطباء). آن که نه جوان و نه پیر است . نه پیر و نه جوان . میان جوانی و پیری . که نه جوان و نه پیر باشد. کهل . (مرد). دومویه . کهله (زن ).
-
زبان پارتی
لغتنامه دهخدا
زبان پارتی . [ زَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبان پهلوی اشکانی را گویند. (حاشیه ٔ دکتر معین بر برهان قاطع ج 1 ص 349). رجوع به مقدمه ٔ برهان قاطع چ معین و ایران باستان ج 3 ص 2365 و 2696 و پهلوی و ایران شود.
-
اشک
لغتنامه دهخدا
اشک . [ اَ ] (اِخ ) سیزدهم یا ارد اول . پس از برادر بتخت سلطنت تمام ایران نشست . برخی تاریخ جلوس او را 56 ق . م . و برخی 55 ق . م . نوشته اند ولی بظن قوی سال دوم صحیح تر است . وی نخستین شاه ایران بود که در زمان سلطنتش دولت ایران مجبور گردید با دولت ر...
-
تخدب
لغتنامه دهخدا
تخدب . [ ت َ خ َدْ دُ ] (ع مص ) راه رفتن نه بزودی و نه بدرنگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). راه رفتن نه سریع و نه آهسته . (المنجد). راه رفتنی میانه چنانکه نه سریع باشد و نه بطی ٔ. (از اقرب الموارد).
-
دوبهری
لغتنامه دهخدا
دوبهری . [ دُ ب َ ] (ص نسبی ) دوبهر. دوبهره . نه دراز نه کوتاه . نه بزرگ و نه کوچک . (یادداشت مؤلف ). مربوع . (ابوالفتوح رازی ). رجوع به دوبهر و دوبهره شود.
-
غم پرورد
لغتنامه دهخدا
غم پرورد. [ غ َ پ َرْ وَ ] (ن مف مرکب ) آنکه پیوسته در غم و اندوه باشد. غم پرور : در باغچه ٔ عمر من غم پروردنه سرو نه سبزه ماند نه لاله و وردبر خرمن ایام من از غایت دردنه خوشه نه دانه ماند نه کاه و نه گرد.خاقانی .