کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهنبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نهنبان
لغتنامه دهخدا
نهنبان .[ ن ُ هُم ْ / ن َ هُم ْ / ن ِ هَم ْ ] (اِ) سرپوش دیگ و طبق و تنور و امثال آن . نهنبن . (جهانگیری ) (برهان قاطع) (رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). نیز رجوع به نهنبن شود : لطیف ار شد ز سوزش قطره ٔ آبت به دیگ گل کنی بازش کثیف ار بنهی از طین...
-
جستوجو در متن
-
نهمبن
لغتنامه دهخدا
نهمبن . [ ن ِ هَُ ب َ ] (اِ) صورت دیگری است از نهنبن و نهنبان . رجوع به نهنبان شود : روز دیگر که نهمبن شب را از تنور زمین برداشتند. (جهانگشای جوینی ).
-
نهنبن
لغتنامه دهخدا
نهنبن . [ ن ُ هُم ْ ب َ / ن ُ هَم ْ ب َ / ن َ هُم ْ ب َ /ن ِ هَم ْ ب ِ ] (اِ) سر دیگ و کوزه ها و تنور بود. (لغت فرس اسدی ص 391). سر دیگ و تنور باشد. (اوبهی ). سرپوش دیگ . (غیاث اللغات ) (فرهنگ خطی ). سر دیگ و تنور و اوانی ها بود. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی ...