کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمساوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نمساوی
لغتنامه دهخدا
نمساوی . [ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به نمسا. نمسوی . رجوع به نمسه شود.
-
جستوجو در متن
-
نمسوی
لغتنامه دهخدا
نمسوی . [ ن َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به نمسه . نمساوی .
-
ادلف وهرموند
لغتنامه دهخدا
ادلف وهرموند. [ اَ دُ وَ ] (اِخ ) یکی از مستشرقین نمساوی که در آکادمی شرقیه ٔ وین تدریس داشت . او راست : قاموس عربی و آلمانی که در گیسن بسال 1882م . در دو جزء مرتب کرده و بچاپ رسیده است . (معجم المطبوعات ).
-
بقشه
لغتنامه دهخدا
بقشه . [ ب َ ش َ ] (معرب ، اِ) سکه ای است متداول در میان مردم یمن و به نصف و ربع و ثمن بقشه تقسیم می شودو هر ده بقشه مساوی ربع ریال نمساوی (اتریشی ) یا امامی است که آن را عمادی گویند و هر چهل بقشه مساوی یک ریال امامی است . این کلمه مأخوذ از بقجه یا ...
-
زاپولیا
لغتنامه دهخدا
زاپولیا. (اِخ ) نام سیجموند پسر پرنس اردل ایساک زاپولی است ، وی نیز [ مانند پدرش ] تحت حمایت سلطان سلیمان خان ثانی بوده و محرمانه عهدنامه علیه دولت عثمانی با اتریش منعقد کرد. (قاموس الاعلام ترکی ). در دائرة المعارف بستانی آمده است : ژان زاپولی از قائ...