کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمرود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نمرود
لغتنامه دهخدا
نمرود. [ ن ُ / ن َ ] (اِ) لقب عام ملوک سریانی است . (یادداشت مؤلف از آثارالباقیه ) (مفاتیح ). قبطیان را پادشاهان فرعونان بوده اند و نبطیان را نمرودیان و رومیان را قیاصره . (یادداشت مؤلف ).
-
نمرود
لغتنامه دهخدا
نمرود. [ ن ُ / ن َ ] (اِخ ) ابن کنعان بن کوش . پادشاه اساطیری بابِل است که دعوی خدائی کرد. ابراهیم در عهد او به پیغامبری مبعوث گشت و خلق رابه پرستش خدای یگانه دعوت نمود، و بتهای بابلیان رادرهم شکست . به فرمان نمرود آتشی برافروختند و ابراهیم را در آتش...
-
واژههای مشابه
-
آتش نمرود
لغتنامه دهخدا
آتش نمرود. [ ت َ ش ِ ن َ ] (اِخ ) آتشی بزرگ که نمرود فرمانروای بابل برافروخت و حضرت ابراهیم خلیل اﷲ را در آن افکند و آتش بر آن حضرت بَرْد و سلام شد. رجوع به نمرود شود.
-
بیرس نمرود
لغتنامه دهخدا
بیرس نمرود. [ س ُ ] (اِخ ) معبد هفت طبقه ای بوده است در خارج بابل معروف به برج و «راولین سن » محل آنرا کشف کرده و نیز رسام در اینجا کاوشها بعمل آورده و معلوم کرده که این مکان موسوم به «برسیپ » (پا) و از محله های خارج بابل در ماوراء رود فرات بوده است ...
-
هفت شهر طلسم نمرود
لغتنامه دهخدا
هفت شهر طلسم نمرود. [ هََ ش َ رِ طِ ل ِ م ِ ن ُ / ن َ ] (اِخ ) طلسم آب ، طلسم حوض ، طبل ، آینه ، بت منادی بر مناره ، بر روی آب رفتن درخت سایه گستر. (برهان ). در روایات اسلامی آمده است که خلیفه ٔ ثانی از دهقان فلوجه پرسید: عجایب بلاد شماچیست ؟ دهقان گ...
-
جستوجو در متن
-
کنعان
لغتنامه دهخدا
کنعان . [ ک َ ] (اِخ ) نام پدر نمرود علیه اللعنة. (برهان ) (آنندراج ). نام پدر نمرود. (ناظم الاطباء). و رجوع به پاورقی ماده ٔ قبل شود.
-
نماردة
لغتنامه دهخدا
نماردة. [ ن َ رِ دَ ] (ع اِ) ج ِ نمرود. (اقرب الموارد) (یادداشت مؤلف ). رجوع به نمرود شود.
-
کوش
لغتنامه دهخدا
کوش . (اِخ ) اول زاده ٔ حام که او همان نمرود است . (قاموس کتاب مقدس ).
-
گلزار ابراهیم
لغتنامه دهخدا
گلزار ابراهیم . [ گ ُ رِ اِ ] (اِخ ) آتش نمرود که چون ابراهیم رابدان درانداختند گلستان شد. (از غیاث ) (آنندراج ).
-
کالح
لغتنامه دهخدا
کالح . [ل َ ] (اِخ ) نام دیگر کالاه پایتخت آشور که نمرود آنجا را بنا نهاد. رجوع به کالاه در همین لغت نامه شود.
-
رحوبوت
لغتنامه دهخدا
رحوبوت . [ رَ ] (اِخ ) (به معنی مکانهای وسیع) شهری که آشور یا نمرود تأسیس نمود. (قاموس کتاب مقدس ).
-
روملوس
لغتنامه دهخدا
روملوس . (اِخ ) فرهنگها پس از نقل این کلمه آنرا نام پسر نمرود دانسته اند و بر اساسی نیست . و رجوع به روملوس و رُم شود.
-
سوریوس
لغتنامه دهخدا
سوریوس . (اِخ ) نام اصلی نمرود است . گویند نمرود را پسری بوده پدر را گرفت و اخته کرد تا دیگر او را فرزند بهم نرسد و خود پادشاه شد. (برهان ) (آنندراج ). در جنات الخلود در فهرست «ملوک النمارده » «سیروس » آمده «سوروس » نام خانواده ای مشهور در روم قدیم ب...