کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمایش عادیشکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نمایش دادن
لغتنامه دهخدا
نمایش دادن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ی ِ دَ ] (مص مرکب ) نشان دادن .در انظار گذاشتن . به چشم مردم کشیدن . تظاهر کردن .
-
نمایش کردن
لغتنامه دهخدا
نمایش کردن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جلوه کردن : دگر شب نمایش کند پیشترتو را روشنائی دهد بیشتر. فردوسی . || نمودن . راه نمائی کردن . دلالت کردن : مرا گر بدین ره نمایش کنیدوز آن بند راه گشایش کنید. فردوسی . || تظاهر کردن : به پیروزی ...
-
نمایش خانه
لغتنامه دهخدا
نمایش خانه . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ی ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) تآتر. (یادداشت مؤلف ). تماشاخانه .
-
جستوجو در متن
-
درام
لغتنامه دهخدا
درام . [ دِ ] (فرانسوی ، اِ) نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد. (اصطلاح تآتر) لفظی که گاه بمعنی تئاتر بطور کلی و گاه به معنی جنبه های خاص هنر نمایش بکار میرود. اصل یونانی این کلمه ، «دراما» است به معنی «کاری که میشود» یا «عملی ...
-
خداشناسی
لغتنامه دهخدا
خداشناسی . [ خ ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شناخت خدا.معرفةاﷲ. (یادداشت بخط مؤلف ). کنایه از تدین و دینداری . دانش خداشناسی : دانش خداشناسی در معنی حقیقی خود، شامل قسمتی از فلسفه است که از طرفی با توصیف جهان سر و کار دارد. البته نه من حیث هوهو، بلکه از جهت ...