کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمازگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نمازگاه
لغتنامه دهخدا
نمازگاه . [ ن َ ] (اِ مرکب ) مسجد. مزگت .مشرق . (صراح ). مصلی . (مهذب الاسماء). هر جائی که در آن نماز خوانند. (ناظم الاطباء). || عیدگاه .(آنندراج ). جائی گشاده که در آن مردم شهری در عید واستسقا به نماز شوند. (یادداشت مؤلف ) : ابوبکر بفرمود تا هیزم ب...
-
نمازگاه
لغتنامه دهخدا
نمازگاه . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت طال از بخش بانه ٔ شهرستان سقز، در 21هزارگزی شمال غربی بانه واقع است و 128 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و توتون و کتیرا و گزنگبین و مازوج ، شغل اهالی زراعت و زغال سوزی است . (از فرهنگ جغرافیایی...
-
نمازگاه
لغتنامه دهخدا
نمازگاه . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، در 12هزارگزی جنوب شهر ملایر در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 503 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و صیفی ، شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
جستوجو در متن
-
یزشگاه
لغتنامه دهخدا
یزشگاه . [ ی َ زِ ] (اِ مرکب )نمازگاه و عبادتگاه و نمازخانه . (از ناظم الاطباء).
-
نمازگه
لغتنامه دهخدا
نمازگه . [ ن َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) نمازگاه . مصلی : زمین نمازگهی شد که بینی از بر اوهمه جهان به نماز خدا و استغفار.اسدی .
-
تسبیح خانه
لغتنامه دهخدا
تسبیح خانه . [ ت َ ن َ / ن ِ ] (اِمرکب ) عبادتگاه و معبد و نمازگاه . (ناظم الاطباء).
-
مشرق
لغتنامه دهخدا
مشرق . [ م ُ ش َرْ رَ ] (ع اِ) نمازگاه . (آنندراج ) (صراح اللغة). نمازگاه . منه : این منزل المشرق ؛ ای مکان الصلاة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (ص ) جامه ٔ سرخ رنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || قلعه ٔ آهک اندود. (منتهی الارب ) ...
-
عیدگاه
لغتنامه دهخدا
عیدگاه . (اِ مرکب ) نمازگاه عید. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). محلی در بیرون شهر که در آنجا نماز عید فطرگذارند. (یادداشت مرحوم دهخدا). عیدگه : دو گیتی عیدگاه آفتابش شهید غمزه ٔ حاضرجوابش . حکیم زلالی (از آنندراج ).|| محلی دربیرون هر شهر (از شهرهای اسلام...
-
غاشیه دار
لغتنامه دهخدا
غاشیه دار. [ ی َ / ی ِ ] (نف مرکب ) خادم و مطیع. (آنندراج ) : مشتری اندر نمازگاه مر او راپیشرو و جبرئیل غاشیه دار است . ناصرخسرو.گل سوار آید بر مرکب یاقوتین لاله در پیشش چون غاشیه دار آید. ناصرخسرو.غاشیه دار است ابر بر کتف آفتاب غالیه سای است باد بر ...
-
جبانة
لغتنامه دهخدا
جبانة. [ ج َب ْ با ن َ ] (ع اِ) گورستان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || صحراء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دشت . (نصاب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || عیدگاه در صحراء. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نمازگاه...
-
خانه خدا
لغتنامه دهخدا
خانه خدا. [ ن َ / ن ِ خ ُ ] (اِ مرکب ) خداوند خانه . صاحبخانه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) : گرچه بباطل اختران افسر عاجزان برنداوست مظفری بحق خانه خدای مملکت . خاقانی .دل خوان تو شد خواه روی خواه نشینی بر تونرسد حکم که تو خانه خدایی . خاقانی .مرغ مأل...
-
مصلا
لغتنامه دهخدا
مصلا. [ م ُ ص َل ْ لا ] (ع اِ) مصلی . نمازگاه و جای نماز. (ناظم الاطباء). جای نماز. (غیاث ) مطلق جای نماز. (آنندراج ). مسجد. (ناظم الاطباء) : چون که اسلام مَنَت یاد آیداز مصلام به زنار کشی . عطار. || حصیر و بوریایی که بر آن نماز میخوانند.(ناظم الاطبا...
-
مصلی
لغتنامه دهخدا
مصلی . [ م ُ ص َل ْ لا ] (ع اِ) موضع نماز و دعا. ج ، مصلیات . (ناظم الاطباء). نمازگاه و جای نماز گزاردن . (آنندراج ) (غیاث ). نمازگاه . (دهار). جای نماز. آن جای که در آن نمازگزارند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به مصلا شود : چون حضرت خواجه از مصلی بیامدن...
-
کنیسه
لغتنامه دهخدا
کنیسه . [ ک َ/ ک ِ س َ / س ِ ] (معرب ، اِ) معبد گبران . (برهان ). معبد گبران و ترسایان . (غیاث ). کلیسای ترسایان یا جهودان . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). کنشت جهودان . ج ، کنایس . (مهذب الاسماء). کنشت . (دهار). کلیسا. کلیسه . کلیسیا. معبد نصاری . مع...