کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نقیر
لغتنامه دهخدا
نقیر. [ ن َ ] (ع اِ)جوی استه ٔ خرما. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101). چاهک دانه ٔ خرما. (صراح ) (ناظم الاطباء). چاهک پشت خسته ٔ خرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). چاهک پشت هسته ٔ خرما. (ناظم الاطباء). چاهک خرد که بر پشت تخم خرما باشد. (از غیاث اللغات ). ...
-
واژههای مشابه
-
حقیر نقیر
لغتنامه دهخدا
حقیر نقیر. [ ح َ رِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، از اتباع ) خرد و خوار. (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
نغیر
لغتنامه دهخدا
نغیر. [ ن ُ غ َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر نُغر و نَغر. (از منتهی الارب ). گنجشک نوک سرخ خرد و کوچک . (ناظم الاطباء). و تأنیث آن نغیرة است . (از اقرب الموارد). رجوع به نغر شود.
-
جستوجو در متن
-
انقرة
لغتنامه دهخدا
انقرة. [ اَ ق ِ رَ ] (ع اِ) ج ِ نقیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به نقیر شود.
-
ضریب
لغتنامه دهخدا
ضریب . [ ض ُ رَ ] (اِخ ) ابن نقیر (یا نفیر) ابن سُمیر مکنی به ابوالسلیل . صحابی است . (منتهی الارب ).
-
ابوالسلیل
لغتنامه دهخدا
ابوالسلیل . [ اَ بُس ْ س َ ] (اِخ ) ضریب بن لقیر. محدّث است . و او را ضریب بن نقیر و ضریب بن نفیر و نقیب بن سمیر نیز گفته اند.
-
قطمیر
لغتنامه دهخدا
قطمیر. [ ق ِ ] (ع اِ) شکاف هسته ٔ خرما، و پوست آن ، و پوستک دانه ٔ خرما که میان دانه و خرما باشد، یا نکته ٔ سپید بر پشت دانه که خرما از وی روید. (منتهی الارب ). شق النواة، و قیل القشرة التی علیها، و قیل القشرة الرقیقة بین النواة و التمره ، وقیل النکت...
-
نامه ٔ اعمال
لغتنامه دهخدا
نامه ٔ اعمال . [ م َ / م ِ ی ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کتاب کردار و افعال . (ناظم الاطباء). آنچه ملکین موکلین بر هر تن از آدمی نویسند از اعمال زشت و نیکو یوم الحساب را. (یادداشت مؤلف ) : چون قیر گشت نامه ٔ اعمال من ز جرم بر من وبال جرم ز قطمیر...
-
ملبن
لغتنامه دهخدا
ملبن . [ م ِ ب َ ] (ع اِ) آنچه شیر را بدان صاف نمایند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای شیر. ج ، ملابن . (مهذب الاسماء). گاودوشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کالبد خشت . (مهذب الاس...
-
نقار
لغتنامه دهخدا
نقار. [ ن ِ ] (ع اِ) کینه . عناد. (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). گفت و شنود و اختلاف و نزاع و دشمنی و کدورت . (ناظم الاطباء). ستیز. کدورت . آزردگی . نزاع . جدال . کشمکش : خود نقیریست کل عالم و تودر نقار از پی نقیر مباش . سنائی .به مردانی که در نقار و...
-
ناقور
لغتنامه دهخدا
ناقور. (ع اِ) شاخ دمیدنی که صور باشد. قوله تعالی فاًذا نُقِر فی الناقور (قرآن 8/74)؛ ای فی الصور. (منتهی الارب ). صور. (ترجمان علامه جرجانی ). صور اسرافیل و هر بوق . (فرهنگ نظام ). نای بزرگ را هم گفته اند که کرنای باشد و در عربی صور اسرافیل را خوانند...
-
شق
لغتنامه دهخدا
شق . [ ش َق ق ] (ع اِ) کفتگی . (منتهی الارب ). کفتگی و ترک . ج ، شُقوق . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شکاف و چاک و رخنه و درز. (ناظم الاطباء). شکاف . و در فارسی با لفظ خوردن و زدن مستعمل . (آنندراج ). شکاف . (غیاث ). چاک . کفتگی . شاید معرب از ش...