کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقطه مهم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جنحة
لغتنامه دهخدا
جنحة. [ ج ِ ح َ ] (ع اِ) اِثْم . (محیط المحیط). گناه ، و این لغتی است عامیانه و در هیچ یک از لغت نامه های معتبرنیست . (محیط المحیط). || (اصطلاح حقوق جزا) یکی از اقسام چهارگانه ٔ جرم بشمار میرود و بدو قسم جنحه ٔ کوچک یا تقصیر و جنحه ٔ مهم تقسیم میگردد...
-
کنگاش
لغتنامه دهخدا
کنگاش . [ک ِ / ک َ ] (ترکی - مغولی ، اِ) کنگاج است که صلاح و مصلحت و مشورت باشد و به این معنی با سین بی نقطه (کنگاس ) هم آمده است . (برهان ). کنگاج . (از آنندراج ). مشورت و صلاح پرسی و این لفظ ترکی است . (غیاث ). صلاح و مصلحت و تدبیر و مشورت در کار م...
-
غالیه کوه
لغتنامه دهخدا
غالیه کوه . [ ی َ ] (اِخ ) از باصفاترین جبال بختیاری و بسیار سبز و خرم و دارای پرندگان و حیوانات شکاری و خرس و پلنگ و در چند نقطه ٔ آن معادن زغال و گوگرد و نفت وجود دارد. درختان مهم آن بادام و بلوط و سرو است . در دامنه ٔ شرقی کوه اشجار کهن دیده می شو...
-
غربی
لغتنامه دهخدا
غربی . [ غ َ ] (اِخ ) (الوادی الَ ...) ناحیه ای است در حاکم نشین فزان در طرابلس غرب . این وادی از 104کیلومتری شمال غربی ناحیه ٔ مزروق به جنوب غربی امتداد یافته است و در قسمت فوقانی 11 قریه دارد که هرکدام از آنها با نخلستانها محاط شده و مرکز آن تکریت ...
-
تانتاکول
لغتنامه دهخدا
تانتاکول . (اِ) مأخوذ از لاتن و در کتب علمی مستعمل است . ضمیمه ٔ متحرکی است که بسیاری از جانوران از جمله «مولوسک »ها و «انفوزوار»ها دارند و به جای آلت لامسه و فهم آنان بکار رود.- تانتاکول داران ؛ این جانوران فقط وقتی جوان هستند دارای مژه میباشند ول...
-
سرپل
لغتنامه دهخدا
سرپل . [ س َ پ ُ ] (اِخ ) از قرای معروف بلوک ذهاب و قصر که در محل اتصال دو رود در قصر شیرین بنا شده . از دوره های قدیم مسکون بوده و در این نقطه دمرگان کتیبه ای یافته که از حیث حجاری قدیمترین آثار صنعتی آسیا و متعلق به آنوبانی نی است و این کتیبه در تخ...
-
نهبندان
لغتنامه دهخدا
نهبندان . [ ن ِ ب َ ] (اِخ )نام یکی از دهستانهای بخش شوسف شهرستان بیرجند که در جنوب خاوری بخش واقع و حد فاصل بین بلوچستان و سیستان در حاشیه ٔ کویر لوط واقع است . این دهستان بواسطه ٔ خشکی و کمی آب از حیث ارزاق همیشه احتیاج به کمک خارجی دارد و در تمام ...
-
صحنه
لغتنامه دهخدا
صحنه . [ ص َ ن َ ] (اِخ ) یکی از بخش های شهرستان کرمانشاهان . این بخش در شمال باختری شهرستان واقع و حدود آن بشرح زیر است : از طرف شمال به بخش سنقر کلیائی از شهرستان کرمانشاه . از طرف جنوب خاور کنگاور کلیائی از شهرستان کرمانشاه . از طرف جنوب خاور شهرس...
-
کلاردشت
لغتنامه دهخدا
کلاردشت . [ ک َ دَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش کلاردشت شهرستان نوشهراست . این دشت کوچک باموقعیت خاصی در دامنه ٔ کوه تخت واقع است . قسمت عمده ٔ آبادیهای این دهستان در دامنه ٔ ارتفاعات مسلط به این دشت قرار دارد و از هر نقطه ٔدشت آبادیها مشاهده می...
-
شومان
لغتنامه دهخدا
شومان . (اِخ ) (قلعه ٔ...) در قسمت علیای رود قبادیان و باختر پل سنگی شهر واشجرد و در جنوب آن قلعه ٔ بزرگ شومان (الشومان ) واقع بوده است . مقدسی درباره ٔ شومان گوید: مکانی پرجمعیت است و آباد و نیکو. یاقوت گوید: شهری است در چغانیان در آن طرف نهر جیحون ...
-
شادمان
لغتنامه دهخدا
شادمان . (اِخ ) (حصار) قلعه ٔ شومان . (الشومان ) که در ناحیه ٔ قبادیان و جنوب شهر واشجرد قرار داشت . لسترنج درباره ٔ این حصار نویسد: در قسمت علیای رود قبادیان و باختر پل سنگی ، شهر واشجرد واقع بود که بگفته ٔ اصطخری به اندازه ٔ ترمد وسعت داشت و بمسافت...
-
خسروی
لغتنامه دهخدا
خسروی . [ خ ُ رَ ] (اِخ ) نام محلی است از ایران بسرحد ایران و عراق نزدیک قصرشیرین میان قصرشیرین وخانقین واقع در هفتصد و هفتاد و شش هزارگزی تهران . (یادداشت به خط مؤلف ). در فرهنگ جغرافیایی ایران این نقطه چنین توصیف شده است : قصبه ای است در 21 هزارگز...
-
عمارلو
لغتنامه دهخدا
عمارلو. [ ع َم ْ ما ] (اِخ ) یکی از دهستان های چهارگانه ٔ بخش رودبار شهرستان رشت . این دهستان در مشرق بخش رودبار واقع بوده و حدود آن بدین قرار است : از شمال به دهستان دیلمان و سمام ، از جنوب به رودخانه ٔ شاهرود، از مشرق به دهستان رودبار الموت واز مغر...
-
جهرم
لغتنامه دهخدا
جهرم . [ ج َ رُ ] (اِخ ) یکی از شهرستانهای هشتگانه ٔ استان هفتم کشور (فارس ) است و محدود است بحدود زیر: از شمال بشهرستانهای فسا و شیراز، از خاور به بخش داراب ، از شهرستان فسا و شهرستان لار، از باختر به شهرستان فیروزآباد، از جنوب بشهرستان لار. هوای ای...
-
لار
لغتنامه دهخدا
لار. (اِخ )(شهرستان ...) شهرستان لار یکی از شهرستانهای هشتگانه ٔ استان هفتم است و حدود آن از شمال به بخش داراب شهرستان فسا و بخش کوهک شهرستان جهرم و قسمتی از شهرستان فیروزآباد؛ از خاور شهرستان بندرعباس ؛ از جنوب خلیج فارس و از باختر شهرستانهای فیروزآ...