کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نقاع
لغتنامه دهخدا
نقاع . [ ن َ ] (ع اِ) ظرفی که در آن مویز و امثال آن خیسانند. (از المنجد). ظرفی که در آن چیزی خیسانند. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ).
-
نقاع
لغتنامه دهخدا
نقاع . [ ن َق ْقا ] (ع ص ) بسیار ظاهرکننده فضایل را که ندارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه فضیلت های بسیاری ادعا کندکه دارای آنها نباشد. (ناظم الاطباء) (از المنجد).
-
نقاع
لغتنامه دهخدا
نقاع . [ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ نقع. رجوع به نَقع شود.
-
واژههای همآوا
-
نقاء
لغتنامه دهخدا
نقاء. [ ن َ ] (ع اِمص ) پاکیزگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (دهار) : اما حسن طویت و نقاء سریرت سلطان سنجر در متابعت و تقویت دین حنفی و شریعت محمدی و تعظم امور... (جهانگشای جوینی ).لیک قسم متقی ز این تون صفاست زآنکه در گرمابه است و در ن...
-
نقاء
لغتنامه دهخدا
نقاء. [ ن ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نقی . رجوع به نَقی ّ شود.
-
نقاء
لغتنامه دهخدا
نقاء. [ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ نقاوة. رجوع به نقاوة شود. || ج ِ نقایة. رجوع به نُقایَة شود.
-
جستوجو در متن
-
نقعاء
لغتنامه دهخدا
نقعاء. [ ن َ ] (ع ص ، اِ) زمین خوش خاک که آب در وی گرد آید. || زمین پست هموار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || غبار. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). || صوت . (المنجد) (اقرب الموارد) (از تاج العروس ). ج ، نقاع .
-
نقع
لغتنامه دهخدا
نقع. [ ن َ ] (ع اِ) آواز شترمرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آنچه در چاه فراهم آمده باشد از آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || تنگ جای گرد آمدن آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جائی که در آن آب جمع شده و حبس شده باشد. (ناظم الاطبا...