کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفریدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نفریدن
لغتنامه دهخدا
نفریدن . [ ن َ / ن ِ دَ ] (مص ) نفرین کردن . دعای بد کردن . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). لعن کردن . بدخواهی کردن . (یادداشت مؤلف ). لعنت کردن . (ناظم الاطباء) : هر آنکس که بد پیش درگاه توبنفرید بر جان بیراه تو. فردوسی .ببارید خون زن...
-
جستوجو در متن
-
نفرین کردن
لغتنامه دهخدا
نفرین کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نفریدن . (از برهان قاطع) (از آنندراج ). لعنت نمودن . پشولیدن . بددعائی کردن . (ناظم الاطباء). رجم . (از ترجمان القرآن ) (از تاج المصادر بیهقی ). تلعین . (دهار). قبح . لعن . لعنة. (از ترجمان القرآن ). لعن ک...