کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفحات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نفحات
لغتنامه دهخدا
نفحات . [ ن َ ف َ ] (ع اِ) بوهای خوش . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ج ِ نَفحَة. رجوع به نفحة شود : ز بنفشه زار زلفش نفحات عید الاسوی فخر دین و دولت شه دادگر نیاید. خاقانی .گوش هش دارید این اوقات رادرربائید اینچنین نفحات را. مولوی .نفحات صبح دانی به چه ...
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شلویة. وی ازمشایخ متصوفه بود و بیشتر در کوهها و صحراها می گشت و شیخ ابوعبداﷲ خفیف درباره ٔ او حکایتهائی دارد که در نفحات الانس آمده است . (از نفحات الانس جامی ص 244).
-
ابوتراب رملی
لغتنامه دهخدا
ابوتراب رملی . [اَ ت ُ ب ِ رَ ] (اِخ ) از مشایخ عرفا و در مائه ٔ سوم به شام میزیست . شرح حال او در نفحات جامی آمده است .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) خراسانی . رجوع به نفحات الانس جامی ص 147 شود.
-
حافظ
لغتنامه دهخدا
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) بهاءالدین (شیخ ...). رجوع به بهاءالدین حافظ و نفحات الانس ص 291 به بعد شود.
-
نفحة
لغتنامه دهخدا
نفحة. [ ن َ ح َ ] (ع اِ) یکی نفح است . رجوع به نفح شود. || دمیدگی .(ناظم الاطباء). || یک بار وزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دفقة. (متن اللغة). || عطیة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (متن اللغة) (اقرب ال...
-
غانم
لغتنامه دهخدا
غانم . [ ن ِ ] (اِخ ) ابن سعد. مؤلف نفحات الانس آرد: غانم بن سعد رحمه اﷲ از بغداد بود و با ابومحمد حریری صحبت داشته بود و در ورع و مجاهده کامل بود. وی را پس از وفات به خواب دیدند گفتند حق تعالی با تو چه کرد گفت ؟ بر من رحمت کرد و به بهشت درآورد. (نف...
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) دمنهوری (شیخ ...). در نفحات جامی ترجمه ٔ وی آمده و نیز شیخ شهاب الدین سهروردی در مؤلفات خویش از وی نام برده است . وی یکی از بزرگان اهل طریقت معاصر اخشید و بمائه ٔ سیم ، بدمنهور صاحب زاویه بوده است . پاره ای ...
-
معشوق طوسی
لغتنامه دهخدا
معشوق طوسی . [ م َ ق ِ ] (اِخ ) از عارفان معاصر شیخ ابوسعید ابی الخیر بوده است . جامی در نفحات الانس گوید: نام وی محمد است از عقلای مجانین است و سخت بزرگوار و صاحب حالتی به کمال . در شهر طوس می بوده است و قبر وی آنجاست .و رجوع به نفحات الانس چ مهدی ت...
-
ابوعمر
لغتنامه دهخدا
ابوعمر. [ اَ ع ُ م َ ] (اِخ ) دمشقی . یکی از شیوخ تصوف در نیمه ٔ آخر مائه ٔ سیم و اوائل مائه ٔ چهارم معاصر اخشید. وی از مردم دمشق است و جامی در نفحات ذکر او آورده است . او از اصحاب ذوالنون مصری است و صحبت ابوعبداﷲبن جلا را نیز درک کرده . رجوع به نفحا...
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مکتوم . وی از مریدان ابوبکر وراق بود، از بلخ و گفته های وی به یاد داشتی و پیوسته از او سخن گفتی . (نفحات الانس جامی ص 81).
-
شاه شجاع کرمانی
لغتنامه دهخدا
شاه شجاع کرمانی . [ ش ُ ع ِ ک ِ ] (اِخ ) رجوع به شاه بن شجاع کرمانی و غزالی نامه ص 97 و نفحات الانس ص 56 شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) رازی . از شیوخ عرفان . او در مائه ٔ سوم هجری میزیسته است . رجوع به نفحات الانس جامی و نامه ٔ دانشوران ج 3 ص 133 شود.
-
ابویزید
لغتنامه دهخدا
ابویزید. [ اَ بو ی َ ] (اِخ ) مرغزی خراسانی . یکی از شیوخ تصوف . رجوع به نفحات الانس جامی چ هند ص 136 شود.