کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نعیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نعیم
لغتنامه دهخدا
نعیم . [ ن َ ] (اِخ ) محمد نعیم پنجابی ، از پارسی گویان هندوستان است . رجوع به مقالات الشعراء ص 819 شود.
-
نعیم
لغتنامه دهخدا
نعیم . [ ن َ ] (ع اِ)نعمت و ناز. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). ناز. (زمخشری ) (مهذب الاسماء). آسایش . (مهذب الاسماء). نعمت و نیکی و دسترس و مال و ناز. (غیاث اللغات ). فراخی مال . نعمت . تن آسانی . (منتهی الارب ). خفض و دعة و مال و خوشی عیش و نعمت فر...
-
نعیم
لغتنامه دهخدا
نعیم . [ ن ُ ع َ ] (اِخ ) ابن حمادبن معاویةبن حارث الخزاعی المروزی ، مکنی به ابوعبداﷲ، نخستین کسی است که به جمع «المسند» در حدیث پرداخت ، وی در مرورود تولد یافت مدتی را در عراق و حجاز در جمع کردن احادیث گذراند، سپس به مصر رفت و در آنجا مقیم گشت ، در ...
-
نعیم
لغتنامه دهخدا
نعیم . [ ن ُ ع َ ] (اِخ ) ابن قعنب بن عتاب بن حارث الریاحی الیربوعی ، مکنی به ابوقران و ملقب به الواقعة، از فارسان و شاعران عهد جاهلیت است . رجوع به الاعلام زرکلی ج 9 ص 14 و النقائض ج 18 ص 71 و 474 و جمهرة الانساب ص 216 و معجم ما استعجم ص 739 شود.
-
نعیم
لغتنامه دهخدا
نعیم . [ ن ُ ع َ ] (اِخ ) ابن مسعودبن عامر الاشجعی ، از صحابه است ، وی در جنگ خندق نهانی نزد پیغامبر آمد و اسلام آورد و میان قبائل قریظه و غطفان و قریش که به جنگ با مسلمانان همرای شده بودند تفرقه و نفاق افکند. سپس در مدینه مقیم شد و در عهد خلافت عثما...
-
نعیم
لغتنامه دهخدا
نعیم . [ ن ُ ع َ ] (اِخ ) ابن هبیرةبن شبل بن یثربی الشیبانی ، از سرداران و شجاعان عرب است . وی با مختار ثقفی در نهضت کوفه همراه بود و در جنگ با شبث بن ربعی به سال 66 هَ . ق . کشته شد. (از الاعلام زرکلی ج 9 ص 15). رجوع به الکامل ابن اثیر ج 4 ص 86 و جم...
-
واژههای مشابه
-
نعیم پاک
لغتنامه دهخدا
نعیم پاک . [ ن َ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از اعمال شایسته است که طاعت و عبادت باشد. (برهان قاطع). || نعمت و روزی حلال و طیب و طاهر. رجوع به نعیم شود.
-
نعیم قزوینی
لغتنامه دهخدا
نعیم قزوینی .[ ن َ م ِ ق َزْ ] (اِخ ) رجوع به نعیمای شیرازی شود.
-
نعیم آباد
لغتنامه دهخدا
نعیم آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، در 27هزارگزی مشرق دامغان ، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 690 نفر سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و پسته و حبوبات و پنبه و انگور و شغل اهالی زراعت و گ...
-
نعیم آباد
لغتنامه دهخدا
نعیم آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم ، در 10هزارگزی جنوب غربی فهرج ، درجلگه ٔ گرمسیری واقع است و 221 تن سکنه دارد. آبش ازقنات تأمین می شود. محصولش غلات و حنا و خرما و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...
-
نعیم آباد
لغتنامه دهخدا
نعیم آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور، در 21هزارگزی شمال فدیشه در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 251 نفر سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و کرباسبافی است . (از فرهنگ جغرافیا...
-
نعیم آباد
لغتنامه دهخدا
نعیم آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است ازبخش حومه ٔ شهرستان یزد، در 11هزارگزی جنوب یزد، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 2569 نفر سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و نساجی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
نعیم آباد
لغتنامه دهخدا
نعیم آباد.[ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان ، در 6هزارگزی شمال زرند در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است ، 302 تن سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و حبوبات و پسته و پنبه است . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغ...
-
نعیم آباد
لغتنامه دهخدا
نعیم آباد.[ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور، در 16هزارگزی جنوب شرقی نیشابور درجلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 378 نفر سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافی...