کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نظیری قمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نظیری قمی
لغتنامه دهخدا
نظیری قمی . [ ن َ ری ِ ق ُم ْ می ] (اِخ ) در قرن دهم هجری قمری می زیست و قصه خوان و شاعر بود. این بیت او راست :شاها به دولت تو حیثیتم بسی هست هم شاعر ظریفم هم قصه خوان کامل .(از تحفه ٔ سامی ص 166).
-
واژههای مشابه
-
نظیری مشهدی
لغتنامه دهخدا
نظیری مشهدی .[ ن َ ری ِ م َ هََ ] (اِخ ) رجوع به نظیر مشهدی شود.
-
نظیری نیشابوری
لغتنامه دهخدا
نظیری نیشابوری . [ ن َ ری ِ ن َ ] (اِخ ) محمدحسین نیشابوری ، متخلص به نظیری . از شعرای قرن دهم هجری قمری است ، وی از موطن خویش نیشابور به اگره ٔ هندوستان رفت و مورد محبت عبدالرحیم خان خانان سپه سالار واقع شدو به معرفی او به دربار اکبر شاه راه یافت و ...
-
بی نظیری
لغتنامه دهخدا
بی نظیری . [ ن َ ] (حامص مرکب ) بی همتایی . بی مثل و مانندی : شعرم بزر نوشتند آنجا خواص مکه بر بی نظیری من کردند حاج محضر. خاقانی .|| ندرت .
-
جستوجو در متن
-
کفن
لغتنامه دهخدا
کفن . [ ک َ ف َ ] (ع اِ) جامه ٔ مرده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) جامه و امثال آن که بر مرده پوشند و آن مأخوذ از معنی ستر و نهفتن است . (از اقرب الموارد). جامه ای که بر مرده پوشند و بدان جامه وی را در گور گذارند. (ناظم الاطباء). جثن . ...
-
زخم
لغتنامه دهخدا
زخم . [ زَ ] (اِ) این لغت در پهلوی هم بوده است . (از فرهنگ نظام ). پهلوی زخم یا زحم زام کردی افغانی زخم ، بلوچی زخم و زام (شمشیر). (فقه اللغه ٔ هرن ص 652). گیلکی زخم . جراحتی که بوسیله ٔ آلات جارحه یا ناخن و دندان و مانند آن بهم رسد. ریش . (از حاشیه ...