کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نظیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نظیرة
لغتنامه دهخدا
نظیرة. [ ن َ رَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث نظیر، به معنی مثل و شبیه است . (از متن اللغة). رجوع به نظیر شود. || مهتر قوم که مردم در همه ٔ کارها به وی نگرند و دست نگر او باشند . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از منتهی الارب ). نظورة. نظور. ناظورة. (متن اللغ...
-
جستوجو در متن
-
ابوالوفاء
لغتنامه دهخدا
ابوالوفاء. [ اَ بُل ْ وَ ] (اِخ ) ابن عمر فرضی حلبی . او راست : معادن الذهب فی الاعیان ، الذین تشرفت بهم حلب و نظیره ای بر لامیةالعجم طغرائی کرده است و اشعار بسیار دیگر دارد و صاحب قاموس الاعلام نام او را ابوالوفاء عُرضی بن عمر آورده است .
-
حداث
لغتنامه دهخدا
حداث . [ ح ُدْ دا ] (ع ص ، اِ) جماعتی که سخن کنند. جمع است برخلاف قیاس حملاً علی نظیره سامر و سمار: فوجدت (فاطمة) عنده (النبی ) حداثاً؛ ای جماعة یتحدثون . (منتهی الارب ).
-
نظائر
لغتنامه دهخدا
نظائر. [ ن َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نظیرة به معنی مثل و مانند. رجوع به نظیرة شود : گر نظائر گویم اینجا و مثال فهم را ترسم که آرد اختلال . مولوی .|| ج ِ نَظور است . رجوع به نظور شود. || افاضل . اماثل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (متن اللغة). || گویند:...
-
نظورة
لغتنامه دهخدا
نظورة. [ ن َ رَ ] (ع ص ، اِ) نظور. نظیرة. ناظورة. (متن اللغة). رجوع به ناظورة و نظور شود. || دیدبان لشکر. (از آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). طلیعة. (متن اللغة): نظورة الجیش ؛ طلیعه ٔ سپاه . (از اقرب الموارد) (از المنجد). طلیعه . پیش رو ل...
-
نظایر
لغتنامه دهخدا
نظایر. [ ن َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ نظیرة، به معنی مثل و مانند و نظیر : هرگاه که دو دوست به مداخلت شریری مبتلا گردند هر آینه میان ایشان جدائی افتد و از نظایر و اخوات آن حکایت شیر است و گاو. (کلیله و دمنه ). رجوع به نظائر شود. || افاضل . اماثل . اخیار. (یاد...
-
ابن عیاش
لغتنامه دهخدا
ابن عیاش . [ اِ ن ُ ع َی ْ یا ] (اِخ ) ابوجعفر احمدبن محمد کنانی . از شعرا و ادبای اندلس . مولد او در 552 هَ .ق . بمرسیه . او در 579 بشرق سفری کرده و مدتی در حجاز و شام اقامت داشته و به سال 597 باندلس بازگشته است و در 628 پس از ابتلاء بعمی درگذشته اس...
-
تابعی
لغتنامه دهخدا
تابعی . [ ب ِ ] (اِخ ) یکی از شعرای عثمانی است و در قرن دهم هجری می زیسته و از اهالی ادرنه است خطی خوش می نوشته و اشعارش روان و نیکو بوده است بمناسبت انتساب به جنابی پاشا بمقامات بزرگی نایل گشته یکی از آثارش «شهرانگیز» است که درآن مسیحی شاعر را نظیره...
-
دست نگر
لغتنامه دهخدا
دست نگر. [ دَ ن ِ گ َ ] (نف مرکب )نگرنده به دست کسی . مقلد. پیرو. دنباله رو: نظیرة؛ مهتر قوم که مردم در هر امور به وی نگرند و دست نگر اوباشند. (منتهی الارب ). نظور؛ مهتر که مردم دست نگر اوباشند و به وی نگرند در هر امر از امور. (منتهی الارب ). || محتا...
-
ناظورة
لغتنامه دهخدا
ناظورة. [ رَ ] (ع اِ) مهتر که در هر امور منتظر او باشند، واحد و جمع و مؤنث و مذکر در وی یکسان است . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). مهتری که در همه ٔ کارها منتظر وی باشند. (ناظم الاطباء). نظورة. نظیرة. نظور. السید ینظر الیه . (معجم متن اللغة). ناظور. ...
-
مطراق
لغتنامه دهخدا
مطراق . [ م ِ ] (ع اِ) مطراق الشی ٔ؛ پیرو و مانند و نظیر چیزی ، یقال هذا مطراق هذا؛ ای تلوه و نظیره . ج ، مطاریق . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). || پتک و چکش و مطرقه . (ناظم الاطباء). و رجوع به مطرقه شود.
-
نظور
لغتنامه دهخدا
نظور. [ ن َ ] (ع ص ) مهتر که مردم دست نگر او باشند و به وی نگرند در هر امور. نظورة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مهتری که مردم در هرکاری به وی نگرندو دست نگر او باشند . (ناظم الاطباء). مهتر منظورالیه هر قوم و جماعت . (از اقرب الموارد). ناظورة. نظیرة. ن...
-
ابن سباع
لغتنامه دهخدا
ابن سباع . [ اِ ن ُ س ِ ] (اِخ ) شمس الدین محمدبن حسن . از شعرا و ادبای دمشق . وفات او در 722 هَ .ق . بوده است . او راست : شرحی بر ملحةالاعراب حریری و دو جلد ضخیم در شرح مقصوره ٔ ابن درید و ملخص صحاح جوهری بحذف شواهد و کتاب المقامةالشهابیه و نظیره ای...
-
زاهدی
لغتنامه دهخدا
زاهدی . [ هَِ ] (اِخ ) از شعرای قرن 9 هجری است . میر علیشیر نوائی آرد: مولانا زاهد معاصر باباسودائی بوده و متوفی به سال 853 هَ . ق . بوده ، قصیده ٔ دریای ابرار میرخسرو را تتبع نموده و نظیره ٔ تجنیسات کاتبی گفته و در مناجات قاضی الحاجات این بیت در تجن...