کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نطس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نطس
لغتنامه دهخدا
نطس . [ ن َ ] (ع ص ) دانا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عالم . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (المنجد). عالم به امور. (از متن اللغة). نَطِس . نَطُس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از نشوءاللغة ص 44 و 46) (از متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد...
-
نطس
لغتنامه دهخدا
نطس . [ ن َ طَ ](ع مص ) نیکو دانستن و باریک رفتن در دانش . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). نیکو دانستن و دقت کردن در دانش .(از ناظم الاطباء). سخت استاد شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نَطس شدن . (المنجد) (از اقرب الموارد). || سخت دقت کردن در پاکیز...
-
نطس
لغتنامه دهخدا
نطس . [ ن َ طِ ] (ع ص ) دانا. نَطس . رجوع به نَطس شود. || نیک پاک از آلایش چرک و ریم و ناخوش دارنده آن را. (از اقرب الموارد) (آنندراج ). متقزز. متقذر. (متن اللغة) (ازاقرب الموارد). || متأنق در امور. (از متن اللغة). ج ، نُطُس . و هی نَطِسَة. (از متن ...
-
نطس
لغتنامه دهخدا
نطس . [ ن َ طُ ] (ع ص ) دانا. نطس . رجوع به نَطس شود.
-
نطس
لغتنامه دهخدا
نطس . [ ن ُ طُ ] (ع ص )طبیبان نیک زیرک . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). اطباءحاذق . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || ج ِ نَطِس است . (از متن اللغة). رجوع به نَطِس شود. || سخت پرهیزگاران از آلایش و چرک و ریم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطبا...
-
جستوجو در متن
-
نطیس
لغتنامه دهخدا
نطیس . [ ن َ ] (ع ص ) نِطّیس . نَطس . نَطَس . نَطُس . نطاسی . (از متن اللغة). رجوع به نِطّیس و نطاسی شود.
-
نطسة
لغتنامه دهخدا
نطسة. [ ن َ طِ س َ ] (ع ص ) تأنیث نَطِس است . (از متن اللغة). رجوع به نَطِس شود.
-
نطیس
لغتنامه دهخدا
نطیس . [ ن ِطْ طی ] (ع ص ) طبیب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). طبیب حاذق . (اقرب الموارد). طبیب حاذق و دانا. (ناظم الاطباء). حاذق در طب . (از متن اللغة). نَطاسی ّ. (اقرب الموارد). || طبیب نماینده خود را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آن که طبیب نباشد و خو...
-
نطاسی
لغتنامه دهخدا
نطاسی . [ ن ِ سی ی / ن َ سی ی ] (ع ص ، اِ) طبیب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پزشک . (ناظم الاطباء). متطبب . (اقرب الموارد). حاذق در طب . (از متن اللغة). طبیب حاذق . (المنجد). نِطّیس . (المنجد) (متن اللغة). نَطِس . نَطُس . (متن اللغة). ...
-
دانا
لغتنامه دهخدا
دانا. (نف ) صفت فاعلی دائمی از دانستن . داننده . مقابل نادان . مقابل کانا. مقابل جاهل . کندا. عالم .علیم . (منتهی الارب ). علاّم . (السامی ) (مهذب الاسماء).شاعر. فطن [ ف َ / ف ِ ] . کاتب . نطاسی . نطس [ ن َ طِ / ن َ طْ / ن َ طُ ] . عارف . عریف . طَبن...