کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نطاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نطاط
لغتنامه دهخدا
نطاط. [ ن َطْ طا ] (ع ص ) بیهوده گوی . (آنندراج )(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مهذار. (اقرب الموارد)(المنجد). کثیرالکلام و الهَذَر. (از متن اللغة). || آن که ادعا کند بدانچه که در او نیست . (ازاقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). || که بسیار در ...
-
واژههای همآوا
-
نطاة
لغتنامه دهخدا
نطاة. [ ن َ ] (اِخ ) نام قلعه ٔ خیبر. (غیاث اللغات ). یکی از قلاع خیبر. (از فتوح البلدان ص 32). نام خیبر، یا چشمه ای در آن یاقلعه ای [ از آن ] یا علفزار آن . (از منتهی الارب ).
-
نطاة
لغتنامه دهخدا
نطاة. [ ن َ ] (ع اِ) آنچه ملصق باشد به غوره ٔ خرما و یا شمراخ آن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). قمع بسره ٔ خرما یا شمراخ . (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). ج ، انطاء.