کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصیرآباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان . رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 411 شود.
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهریار شهرستان تهران در 26 هزارگزی جنوب شرقی شهریار، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 203 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و میوه های صیفی و چغندرقند، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان ، در 16 هزارگزی شمال غربی ابهر، در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 444 تن سکنه دارد، آبش از قنات ، محصولش انگور و غلات ، شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغ...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان توابع ارسنجان بخش زرقان شهرستان شیراز، در 88 هزارگزی مشرق زرقان در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 97 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات ، محصولش غلات و چغندر، شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیا...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه در 36 هزارگزی شمال شرقی قره آغاج و 15 هزارگزی جنوب راه مراغه به میانه ، در ناحیه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 932 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سارها، محصولش غلات و با...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کرج شهرستان تهران در 9 هزارگزی جنوب غربی کرج بر سر راه کرج به اشتهارد، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 114 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔکرج ، محصولش غلات ، چغندر، بنشن ، و اقسام میوه ها. شغل اها...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر با 88 تن سکنه . رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 شود.
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز، در 2 هزارگزی شمال مسجدسلیمان در ناحیه ٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و 250 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ کارون وچشمه ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و کارگری شرک...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند. در 29 هزارگزی شمال غربی شهر نهاوند و یک هزارگزی راه نهاوند به کرمانشاه ، در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 121 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ تویسرکان ، محصولش غلات و لبنیات ، شغل اهالی زراعت ...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده تازیان بخش مشیز شهرستان سیرجان . رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 411 شود.
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیکله بخش هوراند شهرستان اهر، در20 هزارگزی جنوب هوراند، در ناحیه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 211 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و حبوبات و میوه های سردرختی ، شغل اهالی زراعت و گله داری است . (...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شراء بخش رزن شهرستان همدان ، در42 هزارگزی جنوب قصبه ٔ رزن بر کنار راه فامنین به نوبران ، در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 513 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و لبنیات ، شغل اهالی زراعت و گله داری است . (...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیبکوه بخش مرکزی شهرستان فسا، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 622 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و خرما و پنبه و حبوبات و لیمو و انار، شغل اهالی زراعت و باغبانی و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ای...
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس با 80 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
نصیرآباد
لغتنامه دهخدا
نصیرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم پائین بخش سیروان شهرستان زنجان در 7 هزارگزی جنوب شرقی سیروان ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 103 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ محلی ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت و گلیم بافی و جاجیم بافی است...