کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصف سنوي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نصف راه
لغتنامه دهخدا
نصف راه . [ ن ِ ف ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کاشان . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
نصف شدن
لغتنامه دهخدا
نصف شدن . [ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به نیمه رسیدن .به نصف رسیدن . || به دو نیم شدن . (یادداشت مؤلف ) || نیمی شدن . (یادداشت مؤلف ).
-
نصف کردن
لغتنامه دهخدا
نصف کردن . [ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به دو نیم کردن . (ناظم الاطباء). || تقسیم کردن .
-
نصف میان
لغتنامه دهخدا
نصف میان . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاپور بخش مرکزی شهرستان کازرون ، در 24 هزارگزی شمال غربی کازرون بر کنار رودخانه ٔ شاپور، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 99 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ شاپور، محصولش غلات و صیفی ، شغل اهالی زراعت است . (از ...
-
نصف القریه
لغتنامه دهخدا
نصف القریه . [ ن ِ فُل ْ ق َرْ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان . در20 هزارگزی شمال شرقی زرند و 3 هزارگزی راه زرند به راور، در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 250 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و حبوبات ، شغل ...
-
نصف اللیل
لغتنامه دهخدا
نصف اللیل . [ ن ِ فُل ْ ل َ ] (ع اِ مرکب ) نیمه شب . نیمشب . نصف شب .
-
نصف النهار
لغتنامه دهخدا
نصف النهار. [ ن ِ فُن ْ ن َ ] (ع اِ مرکب ) نیم روز. ظهر. (یادداشت مؤلف ). || دایره ٔ نصف النهار، دایره ٔنیم روز. (التفهیم ). دائره ٔ فرضی از قطبی به قطب دیگر. رجوع به دایره شود. || خط نصف النهار، در اسطرلاب ، خطی که قطع می کند خط استواء را بر زوایای...
-
نصف شب
لغتنامه دهخدا
نصف شب . [ ن ِ ف ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نیمه شب . ناف شب . دل شب .
-
اصطرلاب نصف
لغتنامه دهخدا
اصطرلاب نصف . [ اُ طُ ب ِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )برای هر دو درجه بکار رود. (از مفاتیح خوارزمی ). و رجوع به اسطرلاب ، و التفهیم ص 285 و بعد از آن شود.
-
نصف العمر شدن
لغتنامه دهخدا
نصف العمر شدن . [ ن ِ فُل ْ ع ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام ، از بس اضطراب یا ترس یا اندوه نیمی از عمر از میان بشدن ، یعنی : در لحظاتی یا ساعتی چند نیمی از عمر آینده کم شدن . (یادداشت مؤلف ).
-
خط نصف النهار
لغتنامه دهخدا
خط نصف النهار. [ خ َطْ طِ ن ِ فُن ْ ن َ ] (اِخ ) دایره ٔ موهومه ای است در زمین که از دو قطب می گذرد و خط استواء را در زاویه قائمه قطع می کند. (از ناظم الاطباء). در کشاف اصطلاحات الفنون آمده است : نزد ارباب هیئت ، خطیست واصل بین دو نقطه ٔ شمال و جنوب ...
-
دائره ٔ نصف النهار
لغتنامه دهخدا
دائره ٔ نصف النهار. [ءِ رَ / رِ ی ِ ن ِ فُن ْ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )دایره ای است سمت الرأس و القدم که از جنوب بشمال به هر دو قطب عالم گذرد و تنصیف دایره ٔ معدل النهار و منطقه البروج میکند. (غیاث ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: دائرة نصف ال...