کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصرآبادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نصرآبادی
لغتنامه دهخدا
نصرآبادی . [ ن َ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمد معروف به شیخ ابوالقاسم نصرآبادی از اکابر صوفیان و عارفان قرن چهارم هجری و خلیفه ٔ شیخ شبلی جعفربن یونس است ،در قریه ٔ نصرآباد اصفهان خانقاهی داشته است . وفات وی به سال 372 یا 367 هَ . ق . در نصرآباد اصفهان - ...
-
نصرآبادی
لغتنامه دهخدا
نصرآبادی . [ ن َ ] (اِخ ) امین (میرزا...) از شعرای اواخر قرن یازدهم هجری است در علم حساب و نجوم و صنایع شعری دستی داشته است . او راست :غبار خاطر احباب شد نصیحت من به خانه گرد هم از بهر رفت و رو برخاست .تا حیاتی هست ما را روزی ما می رسدآب تا جاری بود ...
-
نصرآبادی
لغتنامه دهخدا
نصرآبادی . [ ن َ ] (اِخ ) صادق (میرزا...)بن میرزا صالح متخلص به مینا. از فضلاء و شاعران قرن یازدهم است وی در علوم ریاضی و اسطرلاب و هندسه دستی داشته و در فنون سپاهی گری هم ممتاز بوده است ، او در هند ولادت یافت و درسال 1061 هَ . ق . در همان مملکت درگذ...
-
نصرآبادی
لغتنامه دهخدا
نصرآبادی . [ ن َ ] (اِخ ) محمد طاهر (میرزا...) از ادبا و شعرای قرن یازدهم است ، وی مؤلف تذکره ای است که به نام خود او «تذکره ٔ نصرآبادی » معروف شده است و مشتمل است بر شرح حال قریب یک هزار تن از شاعران معاصر مؤلف . وفات وی در اواخر قرن یازدهم یا اوا...
-
واژههای مشابه
-
کاظمای نصرآبادی
لغتنامه دهخدا
کاظمای نصرآبادی . [ ظِ ی ِ ن َ ] (اِخ ) شاعر خوش گوئی است و خالی از ملاحت نیست . شعرش اینست : رود به باد دلی کز هوا نرسته درست چو خوشه ای که در آن دانه ای نبسته درست کجاست آنکه مرا منع کوی او میکردتباه گشتم و دل همچنان نشسته درست حدیث هرزه درایان بعق...
-
محمد نصرآبادی
لغتنامه دهخدا
محمد نصرآبادی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ن َ ] (اِخ ) رجوع به نصرآبادی محمد و نیز ابوالقاسم محمد نصرآبادی شود.
-
امین نصرآبادی
لغتنامه دهخدا
امین نصرآبادی . [ اَ ن ِ ن َ ] (اِخ ) میرزا امین ، نواده ٔ خال محمدطاهر نصرآبادی ، صاحب تذکره ٔ نصرآبادی . شاعر قرن یازدهم هجری بود و در حساب و نجوم مهارت داشت . از اوست :کی نصیحت در دل سنگین دلان دارد اثردر زمین نرم تخم افزون دمد اندیشه را. (از تذکر...
-
حسنعلی نصرآبادی
لغتنامه دهخدا
حسنعلی نصرآبادی . [ ح َ س َ ع َ ن َ ] (اِخ ) شاعر سده ٔ یازدهم و معاصر شیخ بهایی و دایی نصرآبادی صاحب تذکره بوده است . (ذریعه ج 9 ص 242).
-
جستوجو در متن
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) نصرآبادی . محمد. رجوع به محمد نصرآبادی ... و تذکره ٔ نصرآبادیی ص 457 شود.
-
عابد بخاری
لغتنامه دهخدا
عابد بخاری . [ ب ِ دِ ب ُ ] (اِخ ) راقم . شاعر فارسی زبان و معاصر نصرآبادی است . شعرش در تذکره ٔ نصرآبادی ص 439 آمده است .
-
نصرآباد
لغتنامه دهخدا
نصرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) محله ای است در نیشابور و بدان منسوبند: محمدبن احمدبن عبداﷲبن شهمرد ابوالحسن نصرآبادی و احمدبن حسن نصرآبادی . رجوع به معجم البلدان شود.
-
علیم بخاری
لغتنامه دهخدا
علیم بخاری . [ ع َ م ِ ب ُ ] (اِخ ) نام او ملابقای علیم ، وتخلصش بخاری بود. دو بیت از اشعار او را نصرآبادی نقل کرده است . (از تذکره ٔ نصرآبادی فصل دهم ص 443).
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمد نصرآبادی . رجوع به محمد... شود.