کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشکرد گازران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشکرد گازران
لغتنامه دهخدا
نشکرد گازران . [ ن َ ک َ دِ زُ ] (ترکیب اضافی ) به معنی اسفنج است که ابر بوده باشد و آن چیزی است مانند نمد کرم خورده و آن را به عربی هرشفة و رغوة الحجامین گویند. (برهان قاطع). ابر مرده . سفنج . اسفنج . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
ابره
لغتنامه دهخدا
ابره . [ اَ رَ / رِ ] (اِ) ابرمُرده . اَبر. اسفنج . رغوةالحجامین . نشکرد گازران .
-
ابر کهن
لغتنامه دهخدا
ابر کهن . [ اَ رِ ک ُ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسفنج . اسفنجه . ابر مرده . رغوةالحجامین . نشکرد گازران .
-
اسفجه
لغتنامه دهخدا
اسفجه . [ اِ ف َ ج َ / ج ِ ] (اِ) اسفنج . اسفنجه . سفنج . سفنجه . ابر مرده . رغوةالحجامین . نشکرد گازران . ابر کهن . رجوع به اسفنج شود.
-
ابر مرده
لغتنامه دهخدا
ابر مرده . [ اَ رِ م ُ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسفنج . اسفنجه . رغوةالحجامین . ابر کهن . نشکرد گازران . رجوع به ابر کهن شود.
-
اسفنج
لغتنامه دهخدا
اسفنج .[ اِ ف َ / اِ ف ُ / اَ ف َ ] (معرب ، اِ) (از لاتینی سپُنْژیا ) چیزی است شبیه به نمد کرم خورده و آنرا ابر مرده و ابر کهن گویند، وبعربی رغوةالحجامین و هرشفه خوانند. گویند حیوانی است دریائی بدان جهت که چون دست بر وی نهند خود را جمع کند و چون بمیر...
-
ابر
لغتنامه دهخدا
ابر.[ اَ ] (اِ) مه دروا در جو که بیشتر به باران بدل شود. سحاب . سحابه . میغ. غیم . غمام . غمامه . عنان . (دهار). بارقه . مزن . غین . توان . عارض . اسهم : درخش ار نخندد بگاه بهارهمانا نگرید چنین ابر زار. ابوشکور.پوپک دیدم بحوالی سرخس بانگک بربرده به ا...