کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشت شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشت شدن
لغتنامه دهخدا
نشت شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ترنجیده گشتن : نشت شدن کاغذ و جامه ، ترنجیده گشتن آن . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
نشت آب
لغتنامه دهخدا
نشت آب . [ ن َ ] (اِ مرکب ) زه ِ آب . آب که از جائی نشت کرده و زهیده باشد. (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
نشتی شدن
لغتنامه دهخدا
نشتی شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نشت کردن . تراویدن روغن و جز آن از ظرفش . رجوع به نشت شود.
-
نش
لغتنامه دهخدا
نش . [ ن َش ش ] (ع اِ) بیست درم سنگ و آن نیم اوقیه باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نصف اوقیة و گفته اند بیست درهم . (از بحر الجواهر). نصف وقیه که عبارت از بیست درم باشد. (ناظم الاطباء). نصف اوقیه . (از اقرب الموارد). || نیمی از هر چیز. (از المنجد) (...
-
چون
لغتنامه دهخدا
چون . (حرف اضافه ) در پهلوی چیگون مرکب ازچی (چه ) و گون و گونه که بمعنی قسم و رنگ است و مخفف آن چو میباشد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). برای تشبیه آید و بمعنی مانند است . (از غیاث اللغات ). مثل و مانند. (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطب...