کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نر و ماده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نر و ماده
لغتنامه دهخدا
نر و ماده . [ ن َ رُ دَ / دِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نرماده . لولب . (مهذب الاسماء).
-
واژههای مشابه
-
اشتر نر
لغتنامه دهخدا
اشتر نر. [ اُ ت ُ رِ ن َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) جَمَل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
اشترمرغ نر
لغتنامه دهخدا
اشترمرغ نر. [ اُ ت ُ م ُ غ ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ظلیم . (منتهی الارب ).
-
خرگوش نر
لغتنامه دهخدا
خرگوش نر. [ خ َ ش ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) خُزَز. (منتهی الارب ). رجوع به خُزَز شود.
-
جستوجو در متن
-
ماده
لغتنامه دهخدا
ماده . [ دَ / دِ ] (ص اِ) مقابل نر. (آنندراج ). مؤنث و هر حیوانی که دارای آلات تأنیث باشد و بزاید. ج ، مادگان . (ناظم الاطباء). در لهجه ٔ مرکزی ، به کسر دال [ دِ ] . پهلوی ، «ماتک » (مؤنث ). کردی ،«مادک » (گاومیش ماده ). کردی دخیل ، «ماده » (مؤنث...
-
تأبیر
لغتنامه دهخدا
تأبیر. [ ت َءْ ] (ع مص ) گشن دادن خرمابن را. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). و طریق تأبیر نخل چنین گفته اند که خرمابن دو قسم است یکی نر و دیگری ماده ، شکوفه ٔ ماده را می شکافند و در آن شکوفه های نر می افشانند تا ب...
-
رازک
لغتنامه دهخدا
رازک . [ زَ ] (اِ) نام گیاهی دارویی که به فرانسه هوبلون گویند. (ناظم الاطباء). از تیره ٔ اورتیکاسه . قسمت قابل مصرف آن : گلهای ماده و ماده ٔ مؤثر: اولئورزین . (کارآموزی داروسازی ص 196). در گیاه شناسی گل گلاب چنین آمده است : رازک گیاهی است دو پایه دا...
-
جفت گیری
لغتنامه دهخدا
جفت گیری . [ ج ُ ] (حامص مرکب ) دو چیز را به هم جفت کردن . (نظام ). دو چیز را نیک بهم پیوستن . || حالت جستن نر بر ماده . جفت گرفتن نر ماده را. فراهم آمدن و جماع کردن نر با ماده . گشن گیری . اندماج . || نر و ماده را به یکدیگر نزدیک کردن به قصد نتاج و ...
-
حجرالیهود
لغتنامه دهخدا
حجرالیهود. [ ح َج َ رُل ْ ی َ ] (ع اِ مرکب ) سنگ جهودان . سنگ یهودا. حجر یهودی . زیتون بنی اسرائیل . سنگی است بشکل بلوط و مایل بسفیدی با خطوط متوازیة و در آب نرم شود و طعمی ندارد و محمدبن احمد گوید: که نر و ماده میباشد. ماده ٔ او مستدیر و مخطط بسیاهی...
-
غیلا
لغتنامه دهخدا
غیلا. (اِخ ) نام غولی نر : نر و ماده دو غول چاره گرندکآدمی را ز راه خود ببرندماده هیلا و نام نر غیلاست کارشان کردن بدی و بلاست .نظامی .
-
لیف ناک
لغتنامه دهخدا
لیف ناک . (ص مرکب ) دارای لیف . رجوع به لیف شود: حنظل ؛ نر و ماده باشد و ماده نرم و سپید و بی لیف بود و نر لیف ناک باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
-
متقافط
لغتنامه دهخدا
متقافط. [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) نر و ماده ٔ به هم یارمندی نماینده به گشنی کردن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نر و ماده ای که همدیگر را معاونت نمایند برای جماع . (ناظم الاطباء). و رجوع به تقافط شود.
-
کل خوردن
لغتنامه دهخدا
کل خوردن . [ ک َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) فحل دیدن گاو ماده و امثال آن . به نررسیدن گاو ماده . نر دیدن ماده از گاو و گوسفند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کل دادن شود.