کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرگسین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نرگسین
لغتنامه دهخدا
نرگسین . [ ن َ گ ِ ] (ص نسبی ) منسوب به نرگس . چون نرگس . به شکل نرگس : پیش در تو هر شب خاقانی از هوایت دو چشم نرگسین را خونابه بار کرده . خاقانی .رجوع به آنندراج شود.
-
جستوجو در متن
-
خونابه بار
لغتنامه دهخدا
خونابه بار. [ ب َ / ب ِ] (نف مرکب ) خونابه ریز. پراشک . اشک ریز : پیش در تو هرشب خاقانی از هوایت دو چشم نرگسین را خونابه بار کرده .خاقانی .
-
خمار
لغتنامه دهخدا
خمار. [ خ ُ ] (ع اِ) کرب تب و صداع و رنج آن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || (ص ) می زده . (ناظم الاطباء). شراب زده . مخمور که در چشم و سر بر اثر شراب آثاری می ماند. (یادداشت بخط مؤلف ) : بدیده چو قار و به رخ چون بهارچو می خورد...