کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نذیرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نذیرة
لغتنامه دهخدا
نذیرة. [ن َ رَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث نذیر. رجوع به نذیر شود. || آنچه نذر دهند. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || فرزند که او را مادر و پدرش خادم یا قیم معبد و کلیسا گردانند. مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (من...
-
واژههای همآوا
-
نضیرة
لغتنامه دهخدا
نضیرة. [ ن َ رَ ] (اِخ ) بنت ضیزن بن معاویة السلیحی است ، پدرش فرمانروای جزیره و شام بود و گاهی به حدود ممالک ایران دست اندازی می کرد، شاپور به دفع او لشکر کشید، ضیزن به حصار حَضر سنگر گرفت و شاپور [ ذوالاکتاف ]سه سال آنجا را در محاصره داشت و نضیرة ک...
-
نضیرة
لغتنامه دهخدا
نضیرة. [ ن َ رَ ] (ع ص ) جمیلة. تأنیث نضیر است . (از اقرب الموارد). رجوع به نضیر شود.
-
نظیرة
لغتنامه دهخدا
نظیرة. [ ن َ رَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث نظیر، به معنی مثل و شبیه است . (از متن اللغة). رجوع به نظیر شود. || مهتر قوم که مردم در همه ٔ کارها به وی نگرند و دست نگر او باشند . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از منتهی الارب ). نظورة. نظور. ناظورة. (متن اللغ...