کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ندیدبدیدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ندیدبدیدی
لغتنامه دهخدا
ندیدبدیدی . [ ن َ ب َ ] (حامص مرکب ) نوکیسگی . نودولتی . تازه به دوران رسیدگی . صفت ندیدبدید. رجوع به ندیدبدید شود.
-
جستوجو در متن
-
نوکیسگی
لغتنامه دهخدا
نوکیسگی . [ ن َ / نُو س َ / س ِ ] (حامص مرکب ) صفت نوکیسه . (یادداشت مؤلف ). نودولتی . تازه بدوران رسیدگی . ندیدبدیدی . نوکیسه بودن . رجوع به نوکیسه شود.