کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخاف
لغتنامه دهخدا
نخاف . [ ن ِ ](ع اِ) موزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خف ّ. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). ج ، انخفة.
-
جستوجو در متن
-
انخفة
لغتنامه دهخدا
انخفة. [ اَ خ ِ ف َ ] (ع اِ) ج ِ نخاف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). موزه ها. (از منتهی الارب ). کفشها. (از اقرب الموارد). و رجوع به نخاف شود.
-
قطیعة
لغتنامه دهخدا
قطیعة. [ ق َ ع َ ] (ع اِ) فداء که اسیری را برای بازخریدن دهند. (عیون الانباء ج 2 ص 121) : فقال الملک نخاف ان یهرب و قطیعة کثیرة و قال للملک سلمه الی و ضمانه علی فقال له تسلمه اذا جائت قطیعة کان لک منها الف دینار. (عیون الانباء ج 2 ص 121).
-
موزه
لغتنامه دهخدا
موزه . [ زَ / زِ ] (اِ) به ترکی چکمه گویند. (از برهان ). چکمه و معرب آن موزج است . (از المعرب جوالیقی ص 311). خف . موزج . (دهار) (منتهی الارب ). مندل . مندلی .نخاف . قسوب . (منتهی الارب ). یک نوع پاافزار که تا ساق پا و زیر زانو را می پوشاند و چکمه نی...