کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نحو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نحو
لغتنامه دهخدا
نحو. [ ن َح ْوْ ] (ع اِ) (علم ...) علم اِعراب سخن عرب است ، یعنی آنچه بدان معرفت احوال کلمات عرب از اِعراب و اِفراد و ترکیب حاصل گردد. (ازمنتهی الارب ) (آنندراج ). و آن علم به قوانینی است که به وسیله ٔ آن احوال ترکیبات عربی از قبیل اِعراب و بناء و جز...
-
نحو
لغتنامه دهخدا
نحو. [ ن َح ْوْ ] (ع اِ) راه .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). طریق . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). طریقه . (ناظم الاطباء). || اسلوب . (ناظم الاطبا) (غیاث اللغات ). طرز.طور. شکل . (یادداشت مؤلف ). || نوع . (ناظم الاطباء). قسم . گونه . (ی...
-
نحو
لغتنامه دهخدا
نحو. [ ن ُ ح ُوو ] (ع اِ) ج ِ نَحْو. (اقرب الموارد). رجوع به نَحْو شود.
-
واژههای مشابه
-
صرف و نحو
لغتنامه دهخدا
صرف و نحو. [ ص َ ف ُ ن َح ْوْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دو علمند از علوم ادبی که در تداول با یکدیگر ذکر می شوند. رجوع به کلمه ٔ صرف و کلمه ٔ نحو شود.
-
واژههای همآوا
-
نهو
لغتنامه دهخدا
نهو. [ ن َ هَُ وو ] (ع ص ) بازدارنده . بسیار بازدارنده . (از منتهی الارب ). نهی کننده . (ناظم الاطباء).
-
نهو
لغتنامه دهخدا
نهو. [ ن َهَْ وْ ] (ع مص ) لغتی است در نهی . (متن اللغة) (المنجد) (اقرب الموارد). نهی کردن و بازداشتن . رجوع به نَهْی ْ شود.
-
جستوجو در متن
-
نحیة
لغتنامه دهخدا
نحیة. [ ن ُ حی ی َ ] (ع اِ) ج ِ نحو. رجوع به نحو شود.
-
ناح
لغتنامه دهخدا
ناح . [ حِن ْ ] (ع ص ) ناحی . نحوی . رجل ناح ؛ مرد نحوی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کسی که نحو میداند. ج ، نُحاة. رجوع به نحو شود.
-
وقت گذرانی
لغتنامه دهخدا
وقت گذرانی . [ وَ گ ُ ذَ ] (حامص مرکب ) سپری کردن زمان به هر نحو که پیش آید.
-
ابومنذر
لغتنامه دهخدا
ابومنذر. [ اَ م ُ ذِ ] (اِخ ) نُصَیر. از علمای نحو. شاگرد کسائی است .
-
ارشاف
لغتنامه دهخدا
ارشاف .[ اِ ] (ع مص ) مکیدن آب و نحو آن . (منتهی الأرب ).
-
فاکهی
لغتنامه دهخدا
فاکهی . [ ک ِ ] (اِخ ) تاج الدین عمربن علی بن سالم اللخمی الاسکندری (654-731 هَ . ق .) عالم علم نحو و از مردم اسکندریه بود. او را کتابی بنام «الاشاره » است در نحو، و آثار دیگر نیز دارد. (از اعلام زرکلی ص 720).