کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نجم الائمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نجم الائمة
لغتنامه دهخدا
نجم الائمة. [ ن َ مُل ْ اَ ءِم ْ م َ ] (اِخ ) محمدبن حسن استرآبادی ، ملقب به نجم الدین و رضی الدین و نجم الائمه . رجوع به رضی الدین استرآبادی شود.
-
واژههای مشابه
-
حسین نجم
لغتنامه دهخدا
حسین نجم . [ ح ُ س َ ن ِ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسعدحنفی فقیه ساکن حلب و مکه بود. او راست : شرح بر جامع صغیر محمدبن حسن شیبانی و «الواقعات ». وی نزدیک 580 هَ . ق . 1184/ م . درگذشت . (معجم المؤلفین از جواهر المضیئة) (کشف الظنون ) (هدیة العارفین ج 1...
-
قلعه ٔ نجم
لغتنامه دهخدا
قلعه ٔ نجم . [ ق َ ع َ ی ِ ن َ ] (اِخ ) قلعه ای است از سنگ تراشیده و در حران واقع است دورش یکهزار و سیصد و پنجاه گام و ارتفاع دیوارش پنجاه گز است . (نزهة القلوب ص 103). بر فرات واقع است . (منتهی الارب ). رجوع به قلعة النجم شود.
-
نجم آزاد
لغتنامه دهخدا
نجم آزاد. [ ن َ م ِ ] (اِخ ) اسم نفس فلک مشتری است . (انجمن آرا).
-
نجم ثانی
لغتنامه دهخدا
نجم ثانی . [ ن َ م ِ ] (اِخ ) امیر یاراحمد خوزانی اصفهانی ، ملقب به نجم ثانی . وی از فرماندهان سپاه شاه اسماعیل صفوی بود و زمانی هم وکیل دربار وی شد. رجوع به احسن التواریخ ص 177 و نیز سازمان اداری حکومت صفوی ص 81 و 247 به بعد شود.
-
نجم دایه
لغتنامه دهخدا
نجم دایه . [ ن َ م ِ ی َ ] (اِخ ) رجوع به نجم الدین رازی شود.
-
نجم دبیران
لغتنامه دهخدا
نجم دبیران .[ ن َ م ِ دَ ] (اِخ ) رجوع به نجم الدین دبیران شود.
-
نجم رازی
لغتنامه دهخدا
نجم رازی . [ ن َ م ِ ] (اِخ ) رجوع به نجم الدین رازی شود.
-
نجم زرکوب
لغتنامه دهخدا
نجم زرکوب . [ ن َ م ِ زَ ] (اِخ ) رجوع به نجم الدین زرکوب . و نیز رجوع به تاریخ گزیده ص 825 و صبح گلشن ص 590 و حبیب السیر ج 3 ص 134 شود.
-
نجم ساوجی
لغتنامه دهخدا
نجم ساوجی . [ ن َ م ِ وَ ] (اِخ ) رجوع به یعقوبی ساوجی شود.
-
نجم سمنانی
لغتنامه دهخدا
نجم سمنانی . [ ن َ م ِ س ِ ] (اِخ ) نجم الدین (ملا...) سمنانی . این دو بیت را مؤلف صبح گلشن به نام او آورده است :با من فلکا چرا چنین در کینی هر لحظه برای من غمی بگزینی برخاسته ای برای من می دانم تا نفکنیَم ز پا دمی ننشینی .رجوع به تذکره ٔ هفت اقلیم ...
-
نجم قمولی
لغتنامه دهخدا
نجم قمولی . [ ن َ م ِ ق َ ] (اِخ ) رجوع به نجم الدین قمولی شود.
-
نجم کبری
لغتنامه دهخدا
نجم کبری . [ ن َ م ِ ک ُ را ] (اِخ ) احمدبن عمر خیوقی ، ملقب به شیخ نجم الدین . رجوع به نجم الدین کبری شود.
-
نجم مشهدی
لغتنامه دهخدا
نجم مشهدی . [ ن َ م ِ م َ هََ ] (اِخ ) به روایت مجالس النفایس جامه بافی میکرده است . او راست :سرم آن به که ز سودای تو در پا باشدچون ندیدم سر آنت که سر ما باشد.(از مجالس النفایس ترجمه ٔ حکیم شاه محمد قزوینی ص 254).