کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نباد
لغتنامه دهخدا
نباد. [ ن َب ْ با ] (ع ص ) نباذ. نبیذفروش . می فروش : رو ز پس جاهلی که درخور اوئی مطرب بهتر نشسته بر در نباد. ناصرخسرو.رجوع به نباذ شود.
-
جستوجو در متن
-
مباد
لغتنامه دهخدا
مباد. [ م َ ] (فعل دعایی و نفرینی ) نفی باد که برای دعا باشد. (غیاث )(آنندراج ). مبادا. کلمه ٔ دعا، یعنی نیست باد و نباد. و خدا نکناد. (ناظم الاطباء). مخفف «مبود» با اضافه ٔ «آ» برای نفرین ، قبل از حرف آخر . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بگفتند این ر...