کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نایژهفلجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نایژه
لغتنامه دهخدا
نایژه .[ ژَ / ژِ ] (اِ مصغر) (از: نای + ژه = چه ، پسوند تصغیر) نایزه . نایچه . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نی کوچک . (فرهنگ نظام ). نی خرد و کوچک . (ناظم الاطباء).این لغت در اصل نایچه بود یعنی نی کوچک و چون ژای پارسی با جیم تبدیل می یابد، مانند کژ ...
-
نایژه کردن
لغتنامه دهخدا
نایژه کردن . [ژَ / ژِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آب چکیدن . چکیدن آب . (برهان قاطع). تقطیر کردن آب . (ناظم الاطباء). || نایژه ساختن . به شکل لوله یا قیف درآوردن : صبغ؛ نایژه ساختن انگشت را بر خنور به وقت ریختن آنچه باشد از وی به خنور دیگر. (صراح ). رجوع به ...
-
نایژه گشادن
لغتنامه دهخدا
نایژه گشادن . [ ژَ / ژِ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) جاری کردن . روان ساختن . رجوع به نایژه شود : چون طلب شه ره گریزش بربست نایژه بگشاد حوض رنگ رزان را. بوالفرج رونی .تا بر دهن خشک جهان نایژه بگشادوز بیخ بزد شعله ٔ نار حدثان را. انوری .ابر عدل تو نایژه بگشادگ...