کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناپسندیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناپسندیده
لغتنامه دهخدا
ناپسندیده . [ پ َ س َ دی دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) که پسندیده نباشد. نامطبوع . (ناظم الاطباء). نَض ّ. مکروهة. (منتهی الارب ). مکروه . منکر. نادلپسند. نه بدلخواه . نه مطابق میل . بخلاف میل . نابایسته . نامطبوع : به پیش آمد این ناپسندیده کاربه بیهوده این ...
-
واژههای مشابه
-
کار ناپسندیده
لغتنامه دهخدا
کار ناپسندیده . [ رِ پ َ س َ دی دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کُوَفان . (منتهی الارب ). عمل غیر ممدوح . نامطلوب .
-
ناپسندیده آمدن
لغتنامه دهخدا
ناپسندیده آمدن . [ پ َ س َ دی دَ / دِ م َ دَ ] (مص مرکب ) ناپسند آمدن . پسند نکردن . نپسندیدن : خداونددر این باب با من سخن گفته است و سخت ناپسندیده آمده است مرا. (تاریخ بیهقی ص 259). آنچه ترا از وی ناپسندیده آید دانی نباید کرد. (منتخب قابوسنامه ص 36)...
-
ناپسندیده شدن
لغتنامه دهخدا
ناپسندیده شدن . [ پ َ س َ دی دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تنفر کرده شدن . پسندیده نشدن . قبول ناکردن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
ناممدوح
لغتنامه دهخدا
ناممدوح .[ م َم ْ ] (ص مرکب ) ناپسند. ناپسندیده . غیرمستحسن .
-
نامبرور
لغتنامه دهخدا
نامبرور. [ م َ ] (ص مرکب ) نامقبول . ناپسندیده . || نامرحوم . نامغفور. مقابل مبرور. رجوع به مبرور شود.
-
نامطلوب
لغتنامه دهخدا
نامطلوب . [ م َ ] (ص مرکب ) طلب ناشده . خواسته نشده . ناخواسته . || نامقبول . ناپسند. ناپسندیده .
-
مبغض
لغتنامه دهخدا
مبغض . [ م ُ غ َ ] (ع ص ) ناپسندیده و مکروه . || دشمن گردانیده شده . (ناظم الاطباء). دشمن داشته شده . مورد کینه .
-
بدمعاملگی
لغتنامه دهخدا
بدمعاملگی . [ ب َ م ُ م َ / م ِ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) رفتار ناپسندیده در معامله و سوداگری . (ناظم الاطباء).
-
ناگزیده
لغتنامه دهخدا
ناگزیده . [ گ ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) غیرمرجح . ناپسندیده . پسندناشده . نگزیده . گزیده ناشده . انتخاب ناشده . مطرود. مقابل گزیده . رجوع به گزیده و برگزیده شود.
-
نامستحسن
لغتنامه دهخدا
نامستحسن . [ م ُ ت َ س َ ] (ص مرکب ) ناشایسته . مذموم . ناپسند. (ناظم الاطباء). ناخوب . ناپسندیده . مکروه . ذمیمه . || بدشکل . قبیح . زشت . (ناظم الاطباء).
-
نامعروف
لغتنامه دهخدا
نامعروف . [ م َ ] (ص مرکب ) مجهول . غیرمعروف . نکره . (ناظم الاطباء). || ناخوب . ناصواب . ناپسندیده . مذموم . نکوهیده . غیرمعروف . مقابل معروف به معنی خوب و پسندیده و مقبول .
-
نامناسب
لغتنامه دهخدا
نامناسب . [ م ُ س ِ ] (ص مرکب ) ناپسندیده . نامعقول . (آنندراج ). || ناشایسته . نالایق . چیزی که سزاوار نباشد و مناسبت نداشته باشد. ناموافق . بی جا. (ناظم الاطباء). ناسزاوار. نادرخور.