کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناپرهیزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناپرهیزی
لغتنامه دهخدا
ناپرهیزی . [ پ َ ] (حامص مرکب ) بی احتیاطی .- ناپرهیزی کردن ؛ برخلاف دستور طبیب یا قواعد طبی چیزهائی منافی سلامت خوردن . کارهای منافی سلامت کردن . غذاهائی ناملایم مزاج خوردن . غداهای مضر خوردن . در دوران مرض یا نقاهت غذای نامناسب و مضر خوردن .
-
جستوجو در متن
-
بدپرهیزی
لغتنامه دهخدا
بدپرهیزی . [ ب َ پ َ ] (حامص مرکب ) بی اعتنایی در صلاح بینی طبیب و عدم رعایت حفظ صحت و ناپرهیزی . || بی اعتدالی . (ناظم الاطباء).
-
ناپرهیزگاری
لغتنامه دهخدا
ناپرهیزگاری . [ پ َ ] (حامص مرکب ) عدم پارسائی . (ناظم الاطباء). فسق . فجور. ناپارسائی . بی عفتی . آلوده دامنی . || بی احتیاطی . عدم ملاحظه در حفظ تندرستی . (ناظم الاطباء). رجوع به ناپرهیزی شود.
-
حمیة
لغتنامه دهخدا
حمیة. [ ح ِ ی َ ] (ع مص ) نگاهبانی کردن گیاه و چریدن ندادن . حمایة. حمی . حموة. (منتهی الارب ). رجوع به حمی شود. || بازداشتن طعام و شراب از بیمار. (تاج المصادر بیهقی ). || (اِ) آنچه نگاهداشته شود از غیر. || پرهیز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پرهیز...
-
اسکندر
لغتنامه دهخدا
اسکندر. [ اِ ک َدَ ] (اِخ ) مقدونی ، مشهور به اسکندر گُجَسْتَک (ملعون ) یا کبیر (مولد 356، جلوس 336 و وفات 323 ق .م .). اسم این پادشاه مقدونی الکساندر ۞ بود و مورخین عهد قدیم هم چنین نوشته اند ولی مورخین قرون اسلامی او را اسکندر ۞ یا اسکندر الرومی ۞ ...