کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناپایدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناپایدار
لغتنامه دهخدا
ناپایدار. (نف مرکب ) فانی . هلاک شونده . (آنندراج ). فانی . (ناظم الاطباء). بی دوام . گذران . ناپاینده . گذرنده . که دائمی و باقی و همیشگی نیست : اگر شهریاری و گر پیشکارتو ناپایداری و او [ جهان ] پایدار. فردوسی .به گیتی نمانده ست از او یادگارمگر این ...
-
جستوجو در متن
-
ناپایداری
لغتنامه دهخدا
ناپایداری .(حامص مرکب ) صفت ناپایدار. رجوع به ناپایدار شود.
-
اکرانی
لغتنامه دهخدا
اکرانی . [ اَ ] (اِ) هر چیز بی ثبات و ناپایدار مانند ابر و باد و برف . (ناظم الاطباء).
-
چهارروزه
لغتنامه دهخدا
چهارروزه .[ چ َ / چ ِ زَ / زِ ] (ص نسبی ) مجازاً به معنی زودگذر و ناپایدار که بس نپاید و به درازا نکشد. سپنجی .- چهارروزه ٔ عمر یا عمر چهارروزه ؛ عمر زودگذر.- دنیای چهارروزه ؛ دنیای ناپایدار. جهان گذران .
-
عالم ناسوت
لغتنامه دهخدا
عالم ناسوت . [ ل َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دنیای فانی و این جهان که ناپایدار است . (ناظم الاطباء).
-
هستی ناکس
لغتنامه دهخدا
هستی ناکس . [ هََ ی ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عمر فانی و ناپایدار و کوتاه . (ناظم الاطباء).
-
هستی دوروزه
لغتنامه دهخدا
هستی دوروزه . [ هََ ی ِ دُ زَ / زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زندگانی ناپایدار و فانی . (ناظم الاطباء).
-
مغیرات
لغتنامه دهخدا
مغیرات . [ م ُ غ َی ْ ی ِ ] (ع ص ،اِ) چیزهای ناپایدار و قابل تغییر. (ناظم الاطباء).
-
توتل
لغتنامه دهخدا
توتل . [ ] (ع مص ) لرزان بودن . ناپایدار بودن . تلوتلو خوردن . (از دزی ج 1 ص 154).
-
دار فانی
لغتنامه دهخدا
دار فانی . [ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سرای ناپایدار. کنایت از این جهان . دنیا. رجوع به دار و دارالفتا شود.
-
زوال پذیر
لغتنامه دهخدا
زوال پذیر. [ زَ پ َ ] (نف مرکب ) تغییرپذیر و فناشونده . (آنندراج ). فانی و ناپایدار. (ناظم الاطباء). زوال پذیرنده . آنچه فنا شود. آنچه دوام نکند. ناپایدار. مقابل زوال ناپذیر: جمال زوال پذیر است . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده ٔ بعد و زوال شود.
-
سست نهاد
لغتنامه دهخدا
سست نهاد. [ س ُ ن ِ / ن َ ](ص مرکب ) بی بنیاد. ناپایدار. نااستوار : مجو درستی عهد از جهان سست نهادکه این عجوزه عروس هزار داماد است .حافظ.
-
ناماندنی
لغتنامه دهخدا
ناماندنی . [دَ ] (ص لیاقت ) نماندنی . غیر باقی . فانی . گذشتنی . ناپایدار. گذران . || مردنی . که زیستنی و باقی ماندنی نیست . که بزودی خواهد مرد. که رفتنی است .
-
بی قوام
لغتنامه دهخدا
بی قوام . [ ق ِ / ق َ ] (ص مرکب ) (از: بی + قوام ) ناپایدار. بی ثبات . بی استحکام : پرهیز کن از کسی که نشناسددنیا و نعیم بی قوامش را. ناصرخسرو.رجوع به قوام شود.