کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نامیده
لغتنامه دهخدا
نامیده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) موسوم . (یادداشت مؤلف ). || مترجم . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
آلگون
لغتنامه دهخدا
آلگون . (اِخ ) نام یکی از آبادیهای سَقّز کردستان که پیشتر آلْکَلو نامیده میشده . (فرهنگستان ).
-
ذمار
لغتنامه دهخدا
ذمار. [ ذَ ] (اِخ ) نام یکی از ملوک یمن . و ذمار مخلاف صنعاء به اسم او نامیده شده است .
-
سامی
لغتنامه دهخدا
سامی . (اِخ ) فرقه ای از نصاری که خود را صامیه نامیده اند. (ابن الندیم ص 479).
-
حزیمه
لغتنامه دهخدا
حزیمه . [ ح َ م َ ] (اِخ )طایفه ای از مضر و ازمه نیز نامیده شود. (سمعانی ).
-
متسمی
لغتنامه دهخدا
متسمی . [ م ُ ت َ س َم ْ می ] (ع ص ) نامیده شونده . (آنندراج ). خود نامیده شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || منسوب . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسمی شود.
-
عرنوس
لغتنامه دهخدا
عرنوس . [ ع ُ ](ع اِ) پرنده ای است شبیه به کبوتر، که عرناس نیز نامیده شود. (از اقرب الموارد). رجوع به عِرناس شود.
-
عسیر
لغتنامه دهخدا
عسیر. [ ع َ ] (اِخ ) چاهی است در مدینه ازآن ِ ابوامیه ٔ مخزومی ، و پیامبر (ص ) آن را الیسیرة نامیده است . (از معجم البلدان ).
-
گلزار پائین
لغتنامه دهخدا
گلزار پائین . [ گ ُ رِ ](اِخ ) نام یکی از آبادیهای بخش سقز است که بیشتر به نام قوزلو سفلی نامیده میشود. رجوع به قوزلو شود.
-
گاث
لغتنامه دهخدا
گاث . (اِ) همان گاه است که به پارسی کنونی بمعنی تخت نامیده میشود. (ایران باستان ص 1584) و رجوع به گاس شود.
-
ننامیده
لغتنامه دهخدا
ننامیده . [ ن َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) اسم نبرده . (یادداشت مؤلف ). مقابل نامیده .
-
صبح
لغتنامه دهخدا
صبح . [ ص ُ ] (اِخ ) (ارض ...) هشام گوید: او را به نام مردی از عمالیق که صبح نام داشت ارض صبح نامیده اند و آن به ناحیت یمامة است . (معجم البلدان ).
-
وابنیت
لغتنامه دهخدا
وابنیت . [ ] (اِخ ) یکی از دو شهر صقلاب که در مشرق آن قرار دارد. (شهر غربی آن خرداب نامیده میشود). (حدود العالم ص 107).
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) یکی ازدریاچه های افریقا در منبع نیل که در سال 1291 هَ .ق . کشف و به نام ابراهیم پاشای خدیو نامیده شده است .