کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نافع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن ابی نعیم . رجوع به نافع عبدالرحمن بن ابی نعیم در این لغت نامه و نیز رجوع به المصاحف ص 143 و سیرة عمربن عبدالعزیز ص 294 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن ازرق حنفی ، از ابطال و شجاعان عرب و رئیس فرقه ٔ ازارقه است . وی به دوران عبداﷲبن زبیر در بصره و اهواز دعوی خلافت کرد و خود را امیرالمؤمنین خواند و در یوم الدولاب به سال 65 هَ . ق . در نزدیکی اهواز کشته شد. رجوع به تاریخ گزید...
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن جبیربن مطعم النوفلی ، تابعی و از علمای قریش است . وی به سال 99 هَ . ق . درگذشت . (از حبیب السیر ج 2 ص 169). رجوع به المصاحف ص 118 و العقد الفرید ج 2 ص 60 و ج 3 ص 36 و البیان و التبیین ج 2 ص 173 و نیزرجوع به ابومحمد نافعبن جبی...
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن حارس بن کلده الثقفی ، از صحابه است . رجوع به الاصابه ج 5ص 224 و 225 و العقدالفرید ج 5 ص 289 و ج 7 ص 147 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن زیدالحمیری ، از صحابه است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 225 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن سرجس ، مکنی به ابوسعید. رجوع به ابوسعید نافع، در این لغت نامه شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن سلیمان العبدی ، صحابی است . وی به دوران کودکی به خدمت رسول اﷲ رسید. رجوع به الاصابه ج 5 ص 225 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن سهل الانصاری الاشهلی ، از صحابه است و در یمامه کشته شد. رجوع به الاصابه ج 5 ص 225 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن ظریب بن عمروبن نوفل بن عبدمناف نوفلی ، از صحابه است . به روایت هشام بن الکلبی و العدوی وی برای عمربن خطاب کتابت قرآن می کرد و به قول البلاذری برای عثمان کتابت مصحف می کرد رجوع به الاصابه ج 5 ص 226 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن عبدالحارث بن حبالةبن حسان الخزاعی . وی از کبار و فضلای صحابه است و از رسول اﷲ حدیث کند و طفیل و دیگران از وی روایت کرده اند. ابن سعد او را در ردیف اصحابی ذکر کرده است که در یوم الفتح اسلام آوردند. عمربن خطاب او را امارت مکه د...
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن بن ابی نُعَیم ، مکنی به ابورُوَیم امام اهل مدینه و یکی از قراء سبعه است ، به روایت اصمعی و نیز حافظ ابونعیم در تاریخ اصفهان ، اصل وی از اصفهان است ودر مدینه زیست و در همانجا به سال 169 هَ . ق . درگذشت . وی قرآن را د...
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن عبدعمروبن عبداﷲبن نضلة از صحابه است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 226 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن عتبةبن ابی وقاص بن زهرةبن کلاب بن اخی سعد. از اصحاب پیغمبر است و در روز فتح مکه اسلام آورد. (از الاصابه ج 5 ص 226) (تاریخ گزیده ص 240).
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن عجیربن عبدیزیدبن عبدالمطلب بن عبدمناف القرشی ، از اصحاب است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 226 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن علقمة، از صحابه است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 227 شود.