کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناطفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناطفی
لغتنامه دهخدا
ناطفی . [ طِ ] (اِخ ) احمدبن محمد ناطفی حنفی ، مکنی به ابوالعباس . رجوع به احمدبن محمد شود.
-
ناطفی
لغتنامه دهخدا
ناطفی . [ طِ ] (اِخ ) عمربن محمدبن ابی بکر الناطفی ، مکنی به ابوحفص . از مردم مرو است وی از ابوالقاسم علی بن موسی الموسوی و ابوعبداﷲ محمدبن الحسن فسائی و غیرهما روایت کند. ولادتش در حدود سنه ٔ 450 است و وفاتش به سال 546 در دمشق اتفاق افتاد. (از الانس...
-
ناطفی
لغتنامه دهخدا
ناطفی . [ طِ ] (ع ص نسبی ) شکرینه فروش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به ناطف شود.
-
جستوجو در متن
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) ناطفی . او راست : ثواب الاعمال .
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) احمدبن محمد ناطفی حلبی .. رجوع به احمد... شود.
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) احمدبن محمدبن عمر ناطفی . رجوع به احمد... شود.
-
شکرینه
لغتنامه دهخدا
شکرینه . [ ش َ ک َ ن ِ یا ن َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به شکر. شکرین . شکری . شیرین . (یادداشت مؤلف ). || نوعی از حلوای شکر که به تازی ناطف گویند. (از انجمن آرا) (از برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ناطف . قباط. قبیط. قبیطاء. قبیطی . شکرینه که حلوایی...