کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناضری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناضری
لغتنامه دهخدا
ناضری . [ ض ِ ] (اِخ ) محمدبن ابومریم الناضری . به روایت ابن ابی حاتم وی مولای بنی سلیم و سپس بنی ناضرة است ، وی از سعدبن مسیب روایت کرده است . (از الانساب سمعانی ).
-
ناضری
لغتنامه دهخدا
ناضری . [ ض ِ ](ص نسبی ) منسوب است به بنی ناضر. (الانساب سمعانی ).
-
واژههای همآوا
-
ناظری
لغتنامه دهخدا
ناظری . [ ظِ ] (حامص ) نظارت کردن . ناظر بودن . رجوع به ناظر شود. || مباشرت . کارگزاری .