کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناصبیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناصبیة
لغتنامه دهخدا
ناصبیة. [ ص ِ بی ی َ ](اِخ ) ج ِ ناصبی . گروهی که متدین اند به بغض علی بن ابی طالب . (ناظم الاطباء). رجوع به ناصبی و نواصب شود.
-
جستوجو در متن
-
نواصب
لغتنامه دهخدا
نواصب . [ ن َ ص ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناصب . رجوع به ناصب شود. || (اِخ ) ج ِ ناصبی . ناصبیة یا نواصب ، نام گروهی از مسلمانان است که با امیرالمؤمنین علی دشمنی ورزیدند و او را دشمن داشتند. (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ). یکی از شش فرقه ٔ مجبره . (بیان ا...
-
ناصبی
لغتنامه دهخدا
ناصبی . [ ص ِ ] (ص نسبی ) کسی که دشمن می دارد علی بن ابی طالب علیه السلام را. (ناظم الاطباء). ج ، ناصبیة. نواصب : ای حجت بنشسته به یمگان و سخنهات در جان و دل ناصبیان گشته چو پیکان . ناصرخسرو.نیست سر پرفساد ناصبی شوم ازدر این شعر بل سزای فسار است . نا...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حجر الهیثمی المکی العسقلانی مکنی به ابوالفضل . از کبار مجتهدین بر مذهب شافعی و از اعاظم فقهاء و محدثین متأخرشافعیه . او از پدر خود و پدر وی از بعض تلامذه ٔ تفتازانی روایت دارد و نیز از شیخ ابوالخیر احمدبن ابی سعید ...