کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نارالحلف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نارالحلف
لغتنامه دهخدا
نارالحلف . [ رُل ْ ح ِ ] (ع اِ مرکب ) اعراب جاهلی چون میخواستند با یکدیگر پیمانی استوار سازند و بیعت کنند، آتشی برمی افروختند و در برابر آتش به وفای به عهد و رعایت پیمان سوگند می خوردند و آن را نارالحلف می گفتند. رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 409 و بلوغ ا...
-
جستوجو در متن
-
نارالتحالف
لغتنامه دهخدا
نارالتحالف . [ رُت ْ ت َ ل ُ] (ع اِ مرکب ) آتشی که اعراب جاهلی هنگام عهد بستن با یکدیگر میافروختند و برابر آن سوگند می خوردند که به پیمان خود وفادار مانند. رجوع به نارالحلف شود.