کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناآمیزگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناآمیزگار
لغتنامه دهخدا
ناآمیزگار. (ص مرکب ) حوشی . (منتهی الارب ). غیرمأنوس و بی الفت . (ناظم الاطباء). مردم گریز. که با دیگران آمیزش ندارد.
-
جستوجو در متن
-
یالقوزک
لغتنامه دهخدا
یالقوزک . [ زَ ] (ص مصغر) (مرکب از یالقوز ترکی + کاف علامت تصغیر فارسی ) یالقوز. آنکه از معاشرت مردمان گریزد. انزواجو. تنهایی پسند. ناآمیزگار. مردم بدور. آدمی بدور . (یادداشت مؤلف ).
-
حوشی
لغتنامه دهخدا
حوشی . [ شی ی ] (ع ص ) مرد ناآمیزگار. (اقرب الموارد) (آنندراج ). مردی که با مردم آمیزش نکند. (اقرب الموارد). وحشی . || شب تاریک . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || رمنده از شتران و غیر آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). وحشی و رمنده . (اقرب ا...