کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میکروب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میکروب
لغتنامه دهخدا
میکروب . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) رجوع به میکرب شود.
-
جستوجو در متن
-
میکرب شناس
لغتنامه دهخدا
میکرب شناس . [ رُ ش ِ ] (نف مرکب ) میکروبیولژیست . (لغات فرهنگستان ). آنکه در شناخت میکروب تخصص دارد.
-
اسپالانزانی
لغتنامه دهخدا
اسپالانزانی . [ اِ ] (اِخ ) لازارو. از علمای مشهور طبیعی ایتالیا. مولد 1729 م . در اسکاندیانو و وفات در 1799 م . یک رشته اکتشافات علمی مربوط به فیزیولوژی و میکروب شناسی دارد و او بسیاحت ایتالیا و ممالک عثمانیه پرداخته و بسیاری از اشیاء نافعه را جمع آ...
-
واکسن
لغتنامه دهخدا
واکسن . [ س َ ] (فرانسوی ، اِ) ماده ٔ آبله که از گاو گرفته به انسان تزریق می شود، نیز هر ماده ای که برای تزریق درست کرده می شود. (فرهنگ نظام ). مایه . (لغات فرهنگستان ). میکروب ضعیف شده یا کشته شده ٔ امراض که به منظور ایجاد مصونیت در بدن انسان یا حیو...
-
تب عفونی
لغتنامه دهخدا
تب عفونی .[ ت َ ب ِ ع ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حمی العفن . آن است که اخلاط بسبب عفونتی که در آن پدید آید سخونت یابد آنگاه این سخونت به روح و جرم قلب سپس بدیگر اعضاءکشد. (بحر الجواهر). فراوان ترین انواع تب ها، تب های امراض عفونی است که بواسطه ٔ تأ...
-
میکرب
لغتنامه دهخدا
میکرب . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) میکروب . جانوران ذره بینی بسیار کوچک . (از لغات فرهنگستان ). هر یک از موجودات زنده ٔ یک سلولی و ذره بینی (اعم از موجودات یک سلولی گیاهی یا حیوانی ) که غالباً بیماری زا می باشند. میکربها را معمولاً به سه دسته ٔ جانوری و گ...
-
تیفوئید
لغتنامه دهخدا
تیفوئید. [ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) حصبه . مطبقه . (از فرهنگ فارسی معین ). از امراض عفونی و ساری که به سبب وجود میکروب و ایجادزخمهای دگمه ای شکل در روده تشخیص داده میشود. و با تیفوس مشابهت دارد و در جوانان بیشتر مشاهده میشود. وتب این بیماری در سه مرحله م...
-
تیفوس
لغتنامه دهخدا
تیفوس . (فرانسوی ، اِ) مرض عفونی که به وسیله ٔ شپش سرایت کند و چون علائم ظاهری آن شبیه تیفوئید است بدین نام خوانده شده و چون دارای بثور جلدی است آن را تیفوس پتشیال یا تیفوس اکزانتماتیک نامند. میکروب بوسیله ٔنیش زدن شپش و ریختن مدفوعش در محل گزیدگی یا...
-
شانکر
لغتنامه دهخدا
شانکر. (فرانسوی ، اِ) زخم کوچکی که انساج مجاور خود را فرامیگیرد،و مضمحل میسازد. این زخم بیشتر در مجاورت مخاط دهان ، گوشه ٔ لبها و اعضای تناسلی ظاهر میشود. شانکر بر دو قسم است : شانکر سخت یا شانکر سیفلیسی که مشخص دوره ٔ اول سیفلیس است ، دیگر شانکر نرم...
-
تب مالاریا
لغتنامه دهخدا
تب مالاریا. [ ت َ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تب آجامی . تب باتلاقی . پالودیسم . تبی که بر اثر گزش پشه ٔ آنوفل عارض گردد. باکتری این بیماری بوسیله ٔ «الفونس لاوران » باکتری شناس و طبیب نظامی فرانسه کشف شد و در سال 1907 م . بجهت خدمتی که بعالم بشری...
-
تب
لغتنامه دهخدا
تب . [ ت َ ] (اِ) در اوستا «تفنو» ، خونساری «ته » ، دزفولی «تو» ، طبری «تو» ، گیلکی «تب » ، فریزندی «تو» ، یرنی «تئو» ، نطنزی «تو» ، سمنانی و لاسگردی «تو» ، سنگسری «تو» ، سرخه ای «تو» ، شهمیرزادی «تب » . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). گرمی ، این لف...