کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میکرب کش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میکرب کش
لغتنامه دهخدا
میکرب کش . [ رُ ک ُ ] (نف مرکب ) دارو و هر ماده ای که سبب کشتن میکرب باشد.
-
واژههای مشابه
-
میکرب شناس
لغتنامه دهخدا
میکرب شناس . [ رُ ش ِ ] (نف مرکب ) میکروبیولژیست . (لغات فرهنگستان ). آنکه در شناخت میکروب تخصص دارد.
-
میکرب شناسی
لغتنامه دهخدا
میکرب شناسی . [ رُ ش ِ ] (حامص مرکب ) میکروبیولوژی . (لغات فرهنگستان ). علم شناسایی میکربها بخصوص از نظر امراضی که باعث می شوند.
-
جستوجو در متن
-
کشت
لغتنامه دهخدا
کشت . [ ک ِ ] (مص مرخم ، اِمص ) زراعت . کشاورزی . زرع . اَکّاری . مؤاکره . حرث : به کشت ار برد رنج کشورزیان چنان کن که ناید به کشور زیان . اسدی .جهان زمین و سخن شخم و جانت دهقان است به کشت باید مشغول بود دهقان را. ناصرخسرو.- کشت و درود ؛ کاشتن و درو...