کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میکرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میکرب
لغتنامه دهخدا
میکرب . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) میکروب . جانوران ذره بینی بسیار کوچک . (از لغات فرهنگستان ). هر یک از موجودات زنده ٔ یک سلولی و ذره بینی (اعم از موجودات یک سلولی گیاهی یا حیوانی ) که غالباً بیماری زا می باشند. میکربها را معمولاً به سه دسته ٔ جانوری و گ...
-
واژههای مشابه
-
میکرب شناس
لغتنامه دهخدا
میکرب شناس . [ رُ ش ِ ] (نف مرکب ) میکروبیولژیست . (لغات فرهنگستان ). آنکه در شناخت میکروب تخصص دارد.
-
میکرب شناسی
لغتنامه دهخدا
میکرب شناسی . [ رُ ش ِ ] (حامص مرکب ) میکروبیولوژی . (لغات فرهنگستان ). علم شناسایی میکربها بخصوص از نظر امراضی که باعث می شوند.
-
میکرب کش
لغتنامه دهخدا
میکرب کش . [ رُ ک ُ ] (نف مرکب ) دارو و هر ماده ای که سبب کشتن میکرب باشد.
-
جستوجو در متن
-
میکربیولژی
لغتنامه دهخدا
میکربیولژی . [ رُ ی ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) میکرب شناسی . شناخت میکرب . رجوع به میکرب شناسی شود.
-
میکربیولژیست
لغتنامه دهخدا
میکربیولژیست . [ رُ ی ُ ل ُ ] (فرانسوی ، ص ) میکرب شناس . رجوع به میکرب شناس شود.
-
میکروب
لغتنامه دهخدا
میکروب . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) رجوع به میکرب شود.
-
کخ
لغتنامه دهخدا
کخ . [ ک ُ ] (اِخ ) رُبِرت کخ (1843 - 1910 م .) پزشک و میکرب شناس شهیر آلمانی است . کشف باسیل بیماری سل از افتخارات اوست .
-
مالاریا
لغتنامه دهخدا
مالاریا. (فرانسوی ، اِ) تب لرز. تب لرزه . نوبه . تب آجامی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مرضی عفونی که حاملش نوعی میکرب از راسته ٔ جانوران یک سلولی و جزو هاگ داران است . میکرب این مرض بوسیله ٔ نیش پشه ٔمخصوصی بنام آنوفل که دراماکن باتلاقی و مردابها ب...
-
عقیم کردن
لغتنامه دهخدا
عقیم کردن . [ ع َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نازا کردن . سترون کردن . || اخته کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || بی حاصل کردن . بی ثمر ساختن . (فرهنگ فارسی معین ). || در اصطلاح پزشکی ، عاری از میکرب ساختن . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به عقیم شود.
-
یرسن
لغتنامه دهخدا
یرسن . [ ی ِ س َ ] (اِخ ) الکساندر. پزشک فرانسوی ، متولد به سال 1863 م . در مرژ سویس . وی کاشف میکرب طاعون می باشد. یرسن به سال 1943 م . درگذشت . (از لاروس ) (یادداشت مؤلف ).
-
باسیل
لغتنامه دهخدا
باسیل . (فرانسوی ، اِ) باسیلها عبارتند از میکربهائی که اندکی درازند و ممکن است دارای تاژکهای گوناگون باشند مانند باسیل «امیلوباکتر» و باسیل سیاه زخم . (گیاه شناسی گل گلاب ص 134). و رجوع به باکتریها و کلمه ٔ میکرب شود.
-
باکتری
لغتنامه دهخدا
باکتری . [ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) این واژه ٔ فرانسوی عیناً از زبان فرانسه اخذ و پذیرفته شده است . (ازلغات مصوبه ٔ فرهنگستان ). باکتریها ساده ترین موجودات زنده و تمام آنها تک یاخته ای اند، اختلاف جنس در آنها دیده نمیشود و تکثیر آنها بوسیله ٔ دو نیمه شدن...