کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میکائیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میکائیل
لغتنامه دهخدا
میکائیل . (اِخ ) میکال . نام فرشته ٔ روزی . (از منتهی الارب ، ماده ٔ م ک ل ). فرشته ای که روزی مخلوق را می رساند و به فارسی بشتر و تشتر نیز گویند. (ناظم الاطباء). فرشته ٔ روزی . (دهار). میکائین . (منتهی الارب ). فرشته ٔ روزیها. نام یکی از چهار ملک مق...
-
میکائیل
لغتنامه دهخدا
میکائیل . (اِخ ) پسر سلجوق جد سلاجقه . پدر طغرل بیک و جغری بیک . رجوع به سلجوقیان و سلاجقه شود.
-
واژههای مشابه
-
پیر میکائیل
لغتنامه دهخدا
پیر میکائیل . (اِخ ) دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. واقع در 60هزارگزی باختر کوهدشت و 69هزارگزی باختر راه فرعی خرم آباد به کوهدشت . دامنه ، گرمسیر، مالاریائی . دارای 90 تن سکنه . آب آن از چشمه ها، محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات . شغ...
-
میکائیل آباد
لغتنامه دهخدا
میکائیل آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان گیوی بخش سنجبد شهرستان خلخال ، واقع در 20هزارگزی جنوب باختری قصبه ٔ گیوی با 167 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
جستوجو در متن
-
میکائین
لغتنامه دهخدا
میکائین . (اِخ ) میکائیل . میکال . رجوع به میکائیل شود.
-
میکال
لغتنامه دهخدا
میکال . (اِخ ) میکائیل . میکائین . فرشته ٔ روزی . (منتهی الارب ). و رجوع به میکائیل شود.
-
میکالی
لغتنامه دهخدا
میکالی . (ص نسبی ) منسوب به میکال . رجوع به میکال و میکائیل شود.
-
نائب
لغتنامه دهخدا
نائب . [ ءِ ] (اِخ ) (امیر...) امین الدین میکائیل . رجوع به امیرنایب شود.
-
فرشته ٔ روزی
لغتنامه دهخدا
فرشته ٔ روزی . [ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ی ِ ] (اِخ ) میکائیل : بر آسمان فرشته ٔ روزی به بخت من منسوخ کرد آیت رزق از ادای نان .خاقانی .رجوع به میکائیل شود.1
-
فرشته ٔ سحاب
لغتنامه دهخدا
فرشته ٔ سحاب . [ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ی ِ س َ ] (اِخ ) کنایت از میکائیل علیه السلام . (برهان ) (آنندراج ).فرشته ٔ روزی . رجوع به میکائیل و فرشته ٔ روزی شود.
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْلاه ] (اِخ ) حسین بن میکائیل . رجوع به حسین ... شود.
-
ابوسلیمان
لغتنامه دهخدا
ابوسلیمان . [ اَ س ُ ل َ ] (اِخ ) چغری بیک . رجوع به چغری بیک داودبن میکائیل شود.
-
ابوطالب
لغتنامه دهخدا
ابوطالب . [ اَ ل ِ ] (اِخ ) رکن الدین طغرل بیک برادرچغری بیک . رجوع به محمدبن میکائیل بن سلجوق ... شود.