کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میهمانسرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میهمانسرا
لغتنامه دهخدا
میهمانسرا. [ س َ ] (اِ مرکب ) مهمان سرا : این زمین میهمانسرایی دان آدمی را چو کدخدایی دان . سنائی .و رجوع به مهمانسرا شود.
-
جستوجو در متن
-
میهمان خانه
لغتنامه دهخدا
میهمان خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مهمانخانه . مهمانسرا. مهمانسرای . میهمانسرا. میهمانسرای . مسافرخانه . مضیف . (یادداشت مؤلف ) : یکی میهمان خانه برخاسته ست تو مهمان جهان خوان آراسته ست . اسدی .میهمان خانه ای مهیا داشت کز ثری روی در ثریا داشت . ...